اشعار امام حسین(ع) با محوریت ماه محرم - سری چهارم

 

اشعار امام حسین(ع) - محسن حنیفی

 

گرفته بوی تو را پیکرم تمام تنم

دوچشم و سینه ی من، هر دو دست سینه زنم

 

برای روضه ی تو زندگی کنم آقا

دلیل زندگی ام، بودنم، نفس زدنم

 

شناسنامه ی من صادره ز کرببلاست

به تربت تو گشودند کام من،دهنم

 

من اهل شهر شمایم دلیل هم دارم

گرفته لهجه ی روضه زبان من، سخنم

 

نماز در حرمت کامل است یعنی که

دیار کرببلا بوده از ازل وطنم

 

ز کودکی به نگاه تو مبتلا شده ام

غلام روضه ی  تو،پادشاه بیکفنم

 

همیشه خادم این آستانه میمانم

حسین أمیری و نعم الأمیر میخوانم

 

محسن حنیفی

برگرفته از وب سایت عقیق

**

ادامه اشعار در ادامه مطلب

ادامه نوشته

اشعار امام حسین(ع) با محوریت ماه محرم - سری سوم

  

اشعار ماه محرم

 

هر چه خیر و برکت از بالا به ماها می‌رسد

ابتدا از زیر دست تو به امضا می‌رسد

 

کم اگر آید به درگاهت زیادش می‌کنند

قطره دریا می‌شود وقتی به دریا می‌رسد

 

در مقام روضه‌ات این بس که قبل از هر کسی

حضرت زهرا سلام الله علیها می‌رسد

 

ما نمی‌فهمیم یعنی چه خدا مدیون توست؟

 درک این مطلب فقط از اهل معنا می‌رسد

 

ارج و قرب این شهید آنجا مشخص می‌شود

که نوشته وقت دفنش حق تعالی می‌رسد

 

غمزه‌ی تو فرق دارد با محبت توأم است

عاقبت مجنون این قصه به لیلا می‌رسد

 

دیر و زود و سوخت و سوزت تحرک کردن است

کربلا یک روز آخر نوبت ما می‌رسد

 

برگرفته از وبسایت دوستداران حاج منصور

**

ادامه اشعار در ادامه مطلب

ادامه نوشته

اشعار امام حسین(ع) با محوریت محرم - سری دوم

 

اشعار محرم – سید باقر سیدی زاده

 

قبیله سلمان

 

املا نمی شدیم و عبارت، خدا نوشت

از هر هجای ما به ظرافت، خدا نوشت

 

اوقات او صرف کرامات قوم ماست

در شأن ما حدیث و روایت، خدا نوشت

 

هر کس که از قبیله «سلمان» نمیشود

بر تار و پود شیعه اصالت ، خدا نوشت

 

در هرم و سوز بندگی اش ذوب گشته ایم

مثل سپند روی حرارت ، خدا نوشت

 

خط قلم کشیده کشیده شکسته شد

با خط هاشمی به صراحت ، خدا نوشت:

 

عشّاق اهلبیت، مسیحای عالم اند

از بچه های حیدر و آقای عالم اند

 

سیدباقرسیدی زاده

**

ادامه اشعار در ادامه مطلب

ادامه نوشته

اشعار امام حسین(ع) با محوریت محرم - سری اول

 

اشعار محرم – علیرضا لک

 

از تو خدا بهشت مجسم درست کرد

داغ تو را بهانه آدم درست کرد

 

آمد تو را به سینه عالم نشاند و بعد

از آتش ضریح تو مرهم درست کرد

 

بعدا به پای فجر گلویت که سرخ بود

با اشک و آه سوره مریم درست کرد

 

از قطعه قطعه شعر تو آمد قصیده ساخت

آخر ردیف ناب تو را غم درست کرد

 

در کوچه های هیئت تو جبریل ماند

از گریه های گریه کنان دم درست کرد

 

معمار زخم های تو از ابتدای من

در عرش چشم خانه ی شبنم درست کرد

 

رگ رگ رگ بریده شده ، دست خنجری

از بوسه گاه حضرت خاتم درست کرد

 

سر شانه های فاطمه لرزید تا به حشر

وقتی خدا نسیم محرم درست کرد

 

علیرضا لک

برگرفته از وبلاگ بانک اشعار روضه

**

ادامه اشعار در ادامه مطلب

ادامه نوشته

اشعار ماه محرم - امام حسین(ع)

 

اشعار ماه محرم - امام حسین(ع) - هاشم وفائی

 

شرط عشق

 

پیش ازآنی که عزادار محرم باشی

سعی کن درحرم دوست تو محرم باشی

 

خاک ازحُرمت شش گوشه او حُرمت یافت

گرشوی خاک رهش قبله عالم باشی

 

منزلت نیست تو را بی مدد مهرحسین

گرچه موسی شوی و عیسی مریم باشی

 

گرچه نیکوست به اندوه و غمش ناله زدن

سعی کن زینت این روضه و پرچم باشی

 

همره زمزم اشکی که تو را بخشیدند

می توان مُحرم بیت لله اعظم باشی

 

شادی هردو جهانت بخدا تأمین است

گردراین ماه عزا همسفر غم باشی

 

صاحب بزم حسین است، علی وزهرا

نکند غافل ازاین محفل ماتم باشی

 

به همان دست و سر و سینه مجروح قسم

شرط عشق است براین زخم تو مرهم باشی

 

هاشم وفائی

 **

ادامه اشعار در ادامه مطلب

ادامه نوشته

اشعار ماه محرم – اشعار امام حسین(ع)

 

اشعار ماه محرم – اشعار امام حسین(ع) - سید حمید رضا برقعی

 

اگر چه مثل محّرم نمی شوم هرگز

جدا ز روضه و ماتم نمی شوم هرگز

 

مرا ببخش مرا چون که خوب می دانم

که توبه کردم و آدم نمی شوم هرگز

 

اسیر جاذبه ی  حُسن یوسف یاسم

که محو در گل مریم نمی شوم هرگز

 

گناه کارم و حتی بدون اذن شما

بدان نصیب جهنم نمی شوم هرگز

 

به جان عشق قسم غیر چهارده معصوم

به پای هیچ کسی خم نمی شوم هرگز

 

قسم به قلب سپیدت سیاهپوش کسی

بجز شهید محّرم نمی شوم هرگز

 

نَمی فُرات بیاور چرا که من قانع

به سلسبیل و به زمزم نمی شوم هرگز

 

در انتهای غزل من دوباره می خواهم

فقط برای تو باشم نمی شوم هرگز

 

سیدحمیدرضا برقعی

 **

ادامه اشعار در ادامه مطلب 

ادامه نوشته

اشعار ماه محرم - اشعار امام حسین(ع)

 

اشعار ماه محرم - اشعار امام حسین(ع) - حسن لطفی

 

مويم سپيد مي كني اما نمي كشي

جانم به لب رسيده كه من را نمي كشي

 

از پيرمردهاي عزايت شنيده ام

ما را كه پير كرده اي آقا نمي كشي

 

خونم بريز و دور كن از خويش چشم بد

با ظرف آب آمدم اينجا  نمي كشي

 

من ذره ذره آب شدم پاي نوحه ات

من را ميان ذكر حسينا نمي كشي

 

قابل نبوده ام كه مرا در كنار خويش....

...يك شب به پاي گريه ي زهرا نمي كشي

 

آتش گرفته ام كه ببيني چه مي كشم

اما چرا به وقت تماشا نمي كشي

 

امشب ميان روضه تان داد مي زنم:

من را براي زينب كبري نمي كشي؟

 

حسن لطفی

**

ادامه اشعار در ادامه مطلب

ادامه نوشته

اشعار امام حسین(ع) - اشعار ماه محرم

 

اشعار ماه محرم - اشعار امام حسین(ع) - مجید لشگری

 

مـردم بسـاط گـریـه و مـاتـم بیـاوریـد

وقتش شده که بیرق و پرچم بیاورید

 

مــردم کتـیبه هـای حـسـینیـّه نـزد کیـسـت؟

«باز این چه شورش است که...عالم» بیاورید

 

خواهید از خدا که در این شصت روز عمر

در بـیـن روضــه هــا نـکـنــد کـم بـیـاوریـد

 

این اشک ها برای حسینی شدن کم است

صـد چـشـمه چـشـم، کوثـر و زمـزم بیـاوریـد

 

هنگام روضه خواندن ذاکر درون ذهن

تصـویــر قـتلــگـاه مــجـسّـم بیــاوریـد

 

هر سینه نیست قبر حسین و مطاف او

در هـیـئـت غـمـش دل مَـحـرم بـیــاوریـد

 

«فَلتُلطَمُ الخُدود و تُشَقُّ الجُیوب» را

بـر گـونه ها و سـینه فـراهـم بـیـاوریـد

 

رخت سپید کنده و در گنجه افکنید

پـیـراهــن ســیـاه مـحـرّم بـیــاوریـد

 

مجید لشگری

 **

ادامه اشعار در ادامه مطلب

ادامه نوشته

اشعار امام حسین(ع) - اشعار ماه محرم

 

اشعار ماه محرم - اشعار مدح امام حسین(ع) - علی اکبر لطیفیان

 

هرکسی خواسته باشد به خدایی برسد

باید از کشتی تو راهنمایی برسد

 

نه فقط فطرس پر سوخته ی تو حتی

بی تو جبریل محال است به جایی برسد

 

سر به زیر قدم توست بها میگیرد

پس چه بهتر سر ما نیز به پایی برسد

 

نیستم عاشق اگر منت درمان بکشم

به روی چشم اگر از تو بلایی برسد

 

وقت تو وقت شریفی است ولی بین مسیر

منتظر می شوی اینقدر گدایی برسد

 

بعد از این وقت کرم پشت در خانه مرو

بگذار این دل ما هم به نوایی برسد

 

ما هنوزم که هنوز است سر کار تواییم

تا ببینیم که از تو چه عطایی برسد

 

طلب مزد نداریم همین ما را بس

اگر از مادر تو چند دعایی برسد

 

رحمت واسعه ات کیسه ی ما را پر کرد

این چه لطفی است به هر بی سر و پایی برسد

 

گریه کن های تو همسایه ی زهرا هستند

بگذارید فقط روز جزایی برسد

 

یا حسین است و یا ذکر شریف زینب

اگر از ما به صف حشر صدایی برسد

 

به پریشانی گیسوت قسم نزدیک است

که به ما هم خبر کرببلایی برسد

 

علی اکبر لطیفیان

**

ادامه اشعار در ادامه مطلب

ادامه نوشته