اشعار امام زمان(عج) - شهادت حضرت امام صادق(ع)

 

به گریه‎های یتیمانه‎ی گدایانت

اراده کن برسد، دست ما به دامانت

 

بریده‎ایم ز شهر و به خاک‎راه زده‎ایم

به این امید که باشیم در بیابانت

 

گناه‎کاری ما خشک‎سالی آورده

نمی‎رسد به نفس‎های شهر بارانت

 

«بُطونُهم مُلِئت بِالحَرام» هم شده‎ایم

که نیستیم زمان عمل مسلمانت

 

چقدر گریه‎ی یعقوب شب به شب برسد

ولی تو راه نیفتی به سوی کنعانت

 

ز ره نیامدی و جمعه جمعه پیر شدند

تمام پیر غلامان ز داغ هجرانت

 

بیا بهار به پا کن بهار یعنی تو

بیا که گل بدهد دانه دانه گلدانت

 

عزای حضرت صادق رسیده آقاجان

فدای شال عزا و دو چشم گریانت

 

برات کرب و بلا را بیا محبّت کن

به حقّ خشکی لب‎های جدّ عطشانت

 

اگر شاعر این شعر را میشناسید لطفا اطلاع دهید

**

ادامه اشعار در ادامه مطلب