اشعار وداع حضرت سیدالشهدا(ع)

 

اشعار وداع حضرت سیدالشهدا(ع)  – علی صالحی

 

نگاه کردن اشک تو خواهرم سخت است

صبور باش که این حرف آخرم سخت است

 

دگر زمان جدایی شده، دعایم کن

سفر بدون تو ای یار و یاورم سخت است

 

برو برای اسارت دگر مهیّا شو

که شام و کوفه برای تو خواهرم سخت است

 

نه قاسمی، نه علی اکبری، نه عباسی

غریب ماندن زنهای این حرم سخت است

 

تویی و جان رقیّه، که بعد من سیلی

برای دخترک ناز پرورم سخت است

 

بگو رباب حلالم کند که می دانم

به نیزه، دیدن لبخند اصغرم سخت است

 

به زیر حنجره ام بوسه می زنی، امّا

بدان، بریدن این سر ز پیکرم سخت است

 

خدا به داد دلت می رسد، که در بر شمر

به قتلگاه، تماشای مادرم سخت است

 

علی صالحی

برگرفته از وبلاگ امام رئوف

 

**********************

 

اشعار وداع حضرت سیدالشهدا(ع)  – سعید خرازی

 

مانند سایه از سرم ای تاج سر ، مرو

ما با هم آمدیم و تو بی همسفر ، مرو

 

تنها نه این که خواهر تو ، مادر توام

از رفتنت به خاطر من درگُذر ، مرو

 

از کودکی برای تو بودم سپر ، حسین

میدان جنگ می روی و بی سپر ، مرو

 

حالا که می روی کمی آهسته تر برو

آتش به جان مزن تو از این بیشتر ، مرو

 

طفلت به خواب رفته و بیدار اگر شود

بیچاره میکند همه را بی خبر ، مرو

 

لبها دو چوب خشک شده میخورد به هم

این گونه از مقابل چشمان تر ، مرو

 

از آب هم مضایقه کردند کوفیان

ای از تمام اهل حرم تشنه تر ، مرو

 

باشد نگاه تو به من اما دلت کجاست؟

هستی به یاد مادر و دیوار و در ، مرو

 

سعيد خرازي

برگرفته از وبلاگ من غلام قمرم

اشعار وداع امام حسین(ع)

 

 اشعار وداع امام حسین(ع) – قاسم نعمتی

 

چگونه صبر کنم رفتن تو را بینم

نوای وا عطشا گفتن تو را بینم

 

در این طرف تو صدا می زنی انا المظلوم

جواب هلهله ی دشمن تو را بینم

 

بپوش زیر زره دست دوز مادر را

مباد لحظه ای عریان تن تو را بینم

 

چگونه معجر خودرا به سر نگه دارم

چگونه لحظه جان دادن تورا بینم

 

کویر و این همه لاله حسین خیز و ببین

میان دشت فقط گلشن تورا بینم

 

شود به سم ستوران تن تو حلاجی

میان گرد و غبار ، خرمن تو را بینم

 

چگونه حفظ کنم چادرم که در مقتل

به دست چند نفر جوشن تو را بینم

 

خداکند که نیفتی به زیر پای کسی

به چشم خویش لگد خوردن تو را بینم

 

قاسم نعمتی

 

**

ادامه اشعار در ادامه مطلب

ادامه نوشته