اشعار ولادت حضرت امام جواد(ع)
اشعار ولادت حضرت امام جواد(ع) - مهدی رحیمی
همین که حاصل یک عمر لبخند رضا هستی
محمد هم که باشی باز دلبند رضا هستی
میان بهترین هایی چه تفضیلی از این برتر
که بابای علی هستی و فرزند رضا هستی
به مشهد که به جای خود دلم در کاظمینت هم
بگوید یا رضا از بس همانند رضا هستی
قسم خوردن به نامت می دهد حاجت به قدری که
به محشر هم گمانم ذکر سربند رضا هستی
خدا می خواست تا معنای بخشیدن عیان گردد
جواد آمد که این معنا برای ما روان گردد
رضا که صاحب فرزند میشد آخرش ، اما ؛
خدا می خواست تا این فیض ، سهم خیزران گردد
پسر گشتن از این سو و امام شیعه از آن سو
جواد آمد که این گردد جواد آمد که آن گردد
حکایت ها فراوان است از هر لحظه ی این طفل
چنان که صد گلستان ضرب در صد بوستان گردد
علی هر چند فرزند محمد بود ، این دفعه
محمد از علی آمد که فخر شیعیان گردد
دراین وادی اگر سودی ست با درویش خرسند است
تجارت جز درِ این خانه سودش هم زیان گردد
پدر با داغ فرزندش ، پدر با داغ دلبندش
ولی اینجا پسر با داغ بابا امتحان گردد
شب میلاد فرزندش همین که تشنه لب باشد
گمانم "خیزران" هم اشک ریز خیزران گردد
مهدی رحیمی
برگرفته از وبلاگ حسینیه
********************
اشعار ولادت حضرت امام جواد(ع)
شاد شادیم مثل آقامان
فارغ از هرچه شب که دلگیر است
ماه تابان اهل بیت آمد
نور از آسمان سرازیر است
**
بوی موی جواد می آید
جشن و خوشحالی است در مشهد
دل سلطان مملکت شاد است
جای ما خالی است در مشهد
**
کوری چشم فتنه ها آمد
پسری از سلاله کوثر
طعنه بسیار پیش از این زده اند
انّکَ شانِئَک هو الابتر
**
خارها دور باد از پایت
ای ز گل بهترِ امام رضا
کاش داغ تو را نبیند او
ای علی اکبر امام رضا
**
شرط عشق است در محبت تو
شرط عشقی و بهترین حصنی
ما فقیر ولایتت هستیم
یا جواد الائمه ادرکنی
**
مشت هایی که بر زمین زده ای
شد گواه شجاعتت آقا
بغض داری برای غصب فدک
ای به قربان غیرتت آقا
**
یا جواد الائمه مرحمتی
تا نگیری ز نوکران نظرت
کیست سلطان من ؟ امام رضا
کیستم جز موالی پدرت
**
هر زمانی که میروم مشهد
از جوانش همیشه میخوانم
تا که آقا نظر بیاندازد
پشت باب الجواد میمانم
**
قرص ماهت رسید یا سلطان
قرص نانی به این گدا بدهید
عیدی ما به جای خود اما
صدقه رزق کربلا بدهید
اگر شاعر این شعر را میشناسید لطفا اطلاع دهید
*********************
اشعار ولادت حضرت امام جواد(ع) – محمد بیابانی
عشق گاهی در جدایی گاه در پیوندهاست
عشق گاهی لذت اشکی پس از لبخندهاست
عشق گاهی یک اجابت نزد حاجتمندهاست
عشق گاهی بین باباها و تک فرزندهاست
عشق می آید که بعد از شب سحر پیدا شود
عشق گاهی می رسد تا یک نفر بابا شود
یک نفر امّا دو عالم بنده ی سلطانی اش
بنده نه ، قربانی قربانی قربانی اش
مهربانی که تمام مهربانان فانی اش
دعوتند امشب همه افلاک در مهمانی اش
با حضور انبیاء و اولیاء و ابر و باد
آدرس : مشهد ؛ حرم ؛ پشت درِ باب الجواد
عرشیان هستند در مهمان سرای حضرتی
در صف خدمت گذاری با غذای حضرتی
آب سقا خانه جام کاسه های حضرتی
بعد از آن هم شاعرانند و ردای حضرتی
جبرئیل از میهمانان میزبانی می کند
بعد دعبل میرسد اُرجوزه خوانی می کند
ای زمین از عرش بر فرش آسمانت را ببین
ای پرستوی مهاجر آشیانت را ببین
ای دل غمگین امام شادمانت را ببین
امشب ای سلطان ولیعهد جوانت را ببین
ای امام مهربان باب المرادت آمده
میوه ی قلبت دل آرامت جوادت آمده
مزد چل سال انتظار و چل شب احیای سحر
میشود طفلی که از او نیست طفلی خوب تر
سیب سرخ احمد است و باز هم داده ثمر
کوثری دیگر عطا کرده به قرآن این پسر
کوثر و یاس است جاری در رگ و در خون تو
مردمان ری فدای روی گندمگون تو
سبط موسی هستی و کار مسیحا میکنی
مثل عیسایی که در گهواره لب وا میکنی
با عصایت معجزه مانند موسی میکنی
دیده ی کور منافق را تو بینا میکنی
بر حقیری بنی عباس دامن میزنی
پور اکثم را به تیغ عِلم گردن میزنی
آن خدایی که به تقدیرم گدایی را نوشت
در مرام نام تو مشکل گشایی را نوشت
ذیل اوصاف تو در بخشش خدایی را نوشت
مهربانی علی موسی الرضایی را نوشت
در میان تیرگی ها آفتاب من شدی
تو قسم های همیشه مستجاب من شدی
چون به سائل میدهی از هرچه بهتر ، بیشتر
میخورد باب المراد خانه ات در ، بیشتر
گرچه نام تو شده حاجت بر آور بیشتر
لیک حساس است بابایت به مادر بیشتر
پس قسم خوردیم بعد از تو به حق فاطمه
تا که امضا گردد امشب کربلای ما همه
محمد بیابانی
*********************
اشعار ولادت حضرت امام جواد(ع) – محمد حسن بیات لو
اگرچه قافیه ی شعر دست و پا گیر است
و باز میکند امشب زبان به مدحت عشق
کسی که شعر خودش را نگفته میداند
که هست از برکات وجود و رحمت عشق
اگرچه قافیه ی شعر دست و پا گیر است
شروع میکند این بار هم به زحمت عشق
منی که مثل همیشه خراب و حیرانم
منی که گرم سرودن شدم به نیت عشق
کسی که آمدنش را خدا تبارک گفت
کسی که آمد و شد منتهای زینت عشق
ترنمات لبش آیه های کوثر بود
و داد خاتمه بر افترا و تهمت عشق
عجیب نیست که مولود بی نظیر رضا
شود برای همیشه امام عصمت عشق
سلام بر گل رویش بگو به قصد برات
نثار این پسر حضرت رضا “صلوات”
شکوه بی بدل لطف و مهر و جودی تو
و بانی همه ی خلقت و وجودی تو
گرفته دور و برت را هزار پروانه
چرا که خوبتر از عطر ناب عودی تو
تویی نتیجه ی نذر و توسلات پدر
و ربنای قنوت و دم سجودی تو
ادامه داشت برایش کنایه ی مردم
تو ای سلاله ی زهرا اگر نبودی”تو”
تو استجابت سبزی به دست های گدا
زلال جاری فیضی شبیه رودی تو
پس از امام حسن سفره های رنگینی
برای مردم بی دست و پا گشودی تو
تو دستگیر همه هستی ای خدای کرم
که هیچ چیز نمی خوای در ازای کرم
منم همیشه مرید درِ تو باب مراد
دوباره قرعه ی فالم به نام تو افتاد
ببخش اینهمه بد کرده ام به جان خودم
نگاه گرم و صمیمی تو به من رو داد
چه قدر حاجت ناگفته را روا کردی!
دم تو گرم و شود خانه ی دلت آباد
چرا هزار مرتبه شکر خدا که سائلم و
کرامت تو مرا در کنار تو جا داد
خلاصه این که منم خاکسار این درگاه
مزن به سینه ی من دست رد امام جواد
تمام آبروی من به زیر دین شماست
تمام آرزویم صحن کاظمین شماست
محمد حسن بیات لو
برگرفته از سایت حدیث اشک
*********************
اشعار ولادت حضرت امام جواد(ع) – حسن لطفی
دوباره سرم در هوای شماست
تمام دلم سر سرای شماست
به سوی خدا رفتم و دیده ام
فقط رد پا رد پای شماست
خدا هم فقط از شما گفته است
گمانم خدا هم خدای شماست
گدایی برازنده ی ایل ماست
برازنده بودن برای شماست
ندارد تفاوت کجا میرسی
که هر انتها ابتدای شماست
خیالم از این و از آن راحت است
گره هام دست دعای شماست
مرا پای حیدر هلاکم کنید
به عشق رضا سینه چاکم کنید
دلی دارم و خانه زاد رضاست
فقط یاد دارد ز یاد رضاست
کم اینجا ندیده است برایش بد است
دلم مستحق زیاد رضاست
فقط می نویسد رضا تا ابد
و شکل خدا بی سواد رضاست
نجف،کربلا رفتم و گفته اند
که راهش دهید از بلاد رضاست
گره می خورد زندگی ام ولی
همین نا مُرادی مراد رضاست
به خود آیم و باز بینم سرم
روی خاک باب الجواد رضاست
جوادش در بسته را باز کرد
گره های من را رضا باز کرد
خبر را مسیح از مسیحا شنید
خبر را ز جبریل موسی شنید
اگر گوش تا گوش دل را دهی می توان
که از کعبه هم ذکر مولا شنید
زمین خشکسالی ترک خورده بود
ولی ناگهان بوی دریا شنید
دل انبیا بر دری می تپید
که از آن صدای شما را شنید
خدا خنده کرد و خدا جلوه کرد
شبی که رضا ذکر بابا شنید
تو هم مادری هستی و می شود
که از قلب تو نام زهرا شنید
فدای نفسهای بابایی ات
فدای تپش های زهراییت
ز تو کوچه ها تا معطر شدند
حسودان این شهر ابتر شدند
به کوری چشمان ناباوران
همه محو روی پیمبر شدند
عسل های کندوی لبهای توست
گر این روزها شهد و شکر شدند
برای تماشای لبخند توست
علی اکبری ها کبوتر شدند
کریمی کرامت،جوادی و جود
چه خوش کُنیه هایت مکرر شدند
شبی که اذان گفت بابا همه
پُر از یاد میلاد اصغر شدند
خدا دید چشم پر احساس تو
از آن ابتدا غرق مادر شدند
کسی را نگاهت معطل نکرد
دو دست مرا هیچ معطل نکرد
تو دریایی و در تماشا رباب
تو در خوابی و غرق لالا رباب
تو تا آمدی آبرو دادی اش
که خندید با تو به زهرا رباب
شبیه حسینی و مات تو اند
همه دور گهواره حتی رباب
تو ذات بزرگی و جایت بلند
تو را داده بر دوش سقا رباب
تبسم کن و خیمه را شاد کن
بیا زنده کن عمه را با رباب
به دستان بابا هواست نبود
که چشمش به راه است آنجا رباب
نگو مادرت را صدا می زدی
به دست پدر دست و پاز میزدی
حسن لطفی
*********************
اشعار ولادت حضرت امام جواد(ع) – پوریا باقری
حاتم از یک تار مویت خلق شد ، ابن الرّضا
کل عالم ز آبرویت خلق شد ، ابن الرّضا
صد بهشت از عطر و بویت خلق شد ابن الرّضا
ماه ،از اکسیر رویت خلق شد ابن الرّضا
سائل کوی توأم ، آقا... `تَصَدَّقْ” بر گدا
تاب گیسوی توأم ، آقا... `تَصَدَّقْ” بر گدا
قلب ما باب المجانین و کرامت از شما
راه تو باب المراد و استقامت از گدا
شاه راه سائلان ، باب الجواد ابن الرّضا
اسمِ اعظم ، نام تو باشد به درگاه خدا
ای علی اکبر دوم ، عزیز فاطمه
به چه شیرین ، بردن نامت کنار علقمه
علقمه ، باب الحوائج ، نام تو غوغا کند
`یا جواد” و `یا جواد” ،عباس هم امضا کند
بعد یک کرب و بلا ، شوری به دل برپا کند
آخرش هم کاظمین تو گره را وا کند
میروم یک روز از کرب و بلا تا کاظمین
با شعار `یا جواد” و `یا لَثاراتَ الحسین”
دست خالی آمدم ،ای سفره دار محترم
از گدایان توأم ، ای سایه ات روی سرم
ای فدای چشم هایت هم پدر هم مادرم
حاجتم این است: یک شب ، پا برهنه ، در حرم
در حرم ، آرام ،یک گوشه ،من و ذکر `رضا”
روضه میخوانم برای غربت خون خدا
روضه ی مادر ،علی ، با دست بسته ،کوچه ها
یادی از قبر حسن ،در حسرت ایوان طلا
جان فدای قلبِ بی تابِ تو و بابای تو
غرق در داغ علی و فاطمه ،دنیای تو
عرض خود را اینچنین میبندم و رد میشوم
از غلامان توأم ، هر چند هم بد میشوم
از دعاهای شما ،راهیِ `مشهد” میشوم
میروم مشهد ،همانجا وقف مرقد میشوم
ای جواد بنُ الرّضا ، بابُ الجوادت محشر است
رفتن از بابُ الجواد ،از هر دری شیرین تر است
پوریا باقری
برگرفته از سایت حدیث اشک
*********************
اشعار ولادت حضرت امام جواد(ع) – امیر عظیمی
آنان که پی کاسبی رزق حلالند
تا روز قیامت دَرِ این خانه وبالند
باید که سر سجده به این خاک بمالند
- این ها- همه سرچشمه ی آن آب زلالند
ما را که سلوک علی و آل مرام است
رزقی بجز از سفره ی ارباب حرام است
ذِکرُالله ما می شد این یاد ائمّه
این مجلس و این لطف خداداد ائمّه
هستیم به یاریّ و در امداد ائمّه
در حزن و غم و شادی و میلاد ائمّه
این کف زدن و سینه زنی جوهر دین است
عَجِّل لِوَلیِّ الفَرَجِ شیعه همین است
ای منتظران مقدم موعود مبارک
در مجلستان عطر خوش عود مبارک
میلاد کرم، لطف و عطا، جود مبارک
ازبس که شد این فاطمه مولود مبارک
از دست علی هرچه گدا تاج گرفتند
در عرش ملائک همه معراج گرفتند
عالم همه پست و پسر فاطمه بالاست
یک عمر شدم نوکرش، آنقدر که آقاست
از نسل علیّ و نوه ی حضرت موساست
مولام رضا، او علیِ اکبرِ مولاست
اسفند بپاشید سر آتش ایمان
او آمده تا کور کند چشم حسودان
رویید زِ لبهای علی اکبری اش گل
چیدند ملاک زِ رخ دلبری اش گل
از لعل مناجاتیِ پیغمبری اش گل
از سمت پدر گل، نسب مادری اش گل
به به! چه گلی آمده در خاطر این باغ
قنداقه ی گلپوش شده قبله ی عشاق
او عبد خدا بود، در این باره سخن گفت
" لاحول و لا" خواند و به گهواره سخن گفت
پر نور شد آن خانه چو مه پاره سخن گفت
با هر دل بیچاره ی آواره سخن گفت:
" تنها نه به هر مفلس در بند جوادم
حتی به امامان خداوند جوادم"
خوب است زِ قنداقه ی او توشه بگیریم
از مزرعه ی صورت او خوشه بگیریم
فیض حرم صاحب شش گوشه بگیریم
روی قدمش سر بگذاریم و بمیریم
چون مرگ به روی قدمش عین حیات است
او منبع جود است و دَلیلُ البرکات است
وَاللهِ بنی فاطمه سرمایه ی دینند
هم سایه حقّند وَ هم سایه نشینند
فردوس خدایند و بهشتند و بریند
ما رعیت واینان همه ارباب ترینند
این ها سر شاخه رطب کال ندارنند
اولاد علی، طفل و کهنسال ندارند
او کودک ارباب ولی شیخُ الائمه است
دشمن شده از جامِ میِ معرفتش مست
خوردند بزرگان همه در بحث به بن بست
پیش پسر شاه خراسان شده اند پست
در محضر او اوج نشینان همه پستند
محکوم به درماندگی و عجز و شکستند
در وادی دل وجه خدا کیست بجز او
دروازه و مفتاح دعا کیست بجز او
ابن الکرم و ابن سخا کیست بجز او
ابن علی و ابن رضا کیست بجز او
او ابن علی، ابن علی، ابن علی هاست
آری نهمین معجزه ی حضرت زهراست
او کارگشای گره روز معاد است
سرچشمه ی جود است و جواد است و جواد است
برسفره ی او رزق خداداد زیاد است
از آمدن ابن رضا، فاطمه شاد است
ما سایه نشین کرم ابن رضاییم
مشتاق طواف حرم ابن رضاییم
باید که بسازیم دوباره حرمش را
بر عرش رسانیم شکوه علمش را
چون لشگری از شمع بسوزیم غمش را
در روضه بمیرم غمِ سنّ کمش را
مدّاح فلک در غم او زمزمه دارد
او ارثیه ی عمر کم از فاطمه دارد
امیر عظیمی
برگرفته از وبلاگ حسینیه
*********************
اشعار ولادت حضرت امام جواد(ع) – ناصر شهریاری
امشب همه جا حرف نگار است، دگر هیچ
امشب همه جا صحبت یار است دگر هیچ
در محفل اهل سحر و اهل مناجات
صحبت ز سر زلف نگار است دگر هیچ
تابیده به عالم رخ چون بدر محمد
پایان شب تیره و تار است دگر هیچ
امشب همه جا صحبت جود است و جواد است
نامش همه جا ذکر و شعار است دگر هیچ
از یمن عطا و کرم و جود و سخایش
دارا شده هر کس که ندار است دگر هیچ
امشب همه مشمول کرامات جوادند
در پشت درش خیل گدایان همه شادند
گردیده درِ جود خدا بار دگر باز
میخانه ی عشق رضوی تا به سحر باز
به به چه خبر گشته شب شهر مدینه
پابوسی او آمده خورشید و قمر باز
بر گرد رخش خیل ملائک همه جمعند
ریزند به پایش همه دم دُرّ و گهر باز
رو در روی هم آینه در آینه وقتی
چشمان پسر گشته سوی چشم پدر باز
خندان شده لعل پدر پیر مدینه
وقتی به سویش گشته لبِ نازِ پسر باز
امشب سخنم شامل صد رحمت او شد
روی سخن و حرف دلم حضرت او شد...
...ای معتکف کوی تو مهتابِ شبانه
ای خیل گدایان به سویت گشته روانه
هر جا سخن از جود و عطا در وسط آید
سوی تو بچرخد سر انگشت نشانه
خورشید خجالت کشد و ماه بلرزد
تا که سخن از روی تو آید به میانه
آن قدر کرامات تو گردیده زبان زد
همیشه گدا هست به پشت در خانه
ای وارث علم رضوی، زاده ی زهرا
"یحیی" شده با علم تو رسوای زمانه
آری تو جوادی که شدی عشق موید
هم حیدر و هم آینه ی روی محمد
ناصر شهریاری