اشعار ولادت حضرت امام علی(ع) –  پوریا باقری

 

کعبه وا شد ، همه جا بوی خدا پیچیده

آیه ی سوره ی ایمان همه جا پیچیده

 

بندِ قنداقه نبندید به دستانِ خدا

کور باشند همه شرک پرستانِ خدا

 

دست های نبیُ اللّه به زیرِ سَرِ او

کلِّ عالم بخدا تکه ای از شهپرِ او

 

گفت با حضرتِ خاتم : بگو ای ملجا نور

دَم ز “تورات” زَنَم ، یا که ز “انجیل” و “زبور”؟

 

از چه گویم که بیارند به علمم ایمان؟

معجزه ساز شوم یا که بخوانم قرآن؟

 

گفت: “قَدْ اَفلَحَ” ، پیغمبرِ خاتم خندید

همه جا آیه ی قرآنِ خدا می تابید…

 

کودکی ات همه را مات نموده است علی

قبِل تو هیچ کس از خلق نبوده است علی

 

پدرِ خاک شدی و ، گِلِ ما از خاکت

شیعه را خلق نمودند ز خاکِ پاکت

 

دستِ تو دست خدا ، چشمِ تو ”عین اللّه” است

سینه ات مملوِ از آتشِ سِرُّ اللّه است

 

سندِ نطفه ی پاک است ، ولای تو علی

پدر و مادرمان باد فدای تو علی…

 

خیبر از ضربتِ شصتت ، چه مکافاتی دید

خاک ، از گردشِ تیغِ تو مباهاتی دید…

 

قدرتِ ضربه ی شمشیرِ تو بی همتا بود

وسطِ معرکه ، جنگیدنِ تو غوغا بود

 

تو خدا ، نه ، ولی اوصافِ خدایی داری

چقَدَر شیعه ی خوش قلب و ولایی داری

 

ما ز ایران و همه پیروِ سلمانِ توأیم

همگی جان به کف و گوش به فرمانِ توأیم

 

شُکر دارد بخدا ، شیعه ی حیدر بودن

شُکر دارد پسَرِ حضرتِ مادر بودن

 

با حسین و حسنت نیز برادر بودن

کاش قسمت بشود یاورِ خواهر بودن

 

خوش به حالِ شهدای حَرَمت یا زینب

میشود روزِ جزا ، محکمه اش با زینب

 

راستی روزِ پدر ، جای شهیدان خالی

جای آن همسفران ، رویْ سپیدان خالی

 

بچه هاشان همگی چشم به راهند هنوز

همسرانِ شهدا ، گرمِ نگاهند هنوز…

 

قطعه ای عکسِ پدر ، قاب شده بر دیوار

جایشان سبزتر و سبزتر است از هربار

 

یا علی مدحِ تو را ختم نمودم با عشق

با سرودن ز حوالیِ غریبانِ دمشق

 

پدرِ واقعیِ شیعه تویی مولا جان…

سایه ات کم نشود ، از سَرِ ما “بابا جان”

 

پوریا باقری

برگرفته از سایت حدیث اشک

 

*********************

 

اشعار ولادت حضرت امام علی(ع) –  مهدی مقیمی

 

علیست با خداست یا خداست با حیدر

خدا نبود و نبود از خدا جدا حیدر

 

گره گشای تمام پیمبران خدا

به زیر تیغ بلا بود ذکر یا حیدر

 

رسوخ کرده به دلهای مومنین زهرا

نفوذ کرده به اعماق سینه ها حیدر

 

به نام نوح ، اگر چه تمام شد تو بدان

که نوح مجری طرح است و ناخدا حیدر

 

نبی به غیر علی جلوه ای ندید آن شب

بگو چکیدهء معراج مصطفی حیدر

 

ضحی و فجر و بلد، نور و مومنون و نباء

بروج و فتح و قلم، قدر و هل اتی حیدر

 

یگانه احد و بدر و خیبر و صفین

به کارزار ، اسدالله انما حیدر

 

به روی دوش نبی بت شکن علیست علیست

به حق قسم یل مرحب فکن علیست علیست

 

صفای کعبه فزون با قدوم مهمان شد

کم است گرچه که صحبت ز تو فراوان شد

 

چنان ز بام خدا مهر روی تو سر زد

که خواب ناز ابوجهل ها پریشان شد

 

کجاست چشم بصیرت که بنگرد آنروز

به احترام تو لات و هبل مسلمان شد

 

عجب نبود که تورات را زِ بر خواندی

و یا که بر لبت انجیل هم نمایان شد

 

عجب که قبل تر از آنکه بعثتی باشد

ترانه های لبت آیه های قرآن شد

 

چه افتخار بزرگی نصیب ما شده است

که پایگاه تشبع زمین ایران شد

 

قرار و وعدۀ ما سال بعد این موقع

نجف میان حرم روبروی ایوان شد

 

ز راه دور دلم روزیش مضاعف شد

به صحن حضرت زهرای تو مشرف شد

 

ز روی توست اگر روشن است این آفاق

ز عشق توست که دیوانه اند این عشاق

 

پدر بزرگ ، اذان گفت تا که در گوشم

همان نخست علی جان خوش آمدی به مذاق

 

چو گفت اشهد ان علی ولی الله

به حُرمت نفس او به تو شدم مشتاق

 

اگر که حال و هوای حرم گرفته دلم

هوای هی‍أتتان را نمودم استنشاق

 

به دستِ خالی دلها تصدقی فرما

زیارت حرمت کن به عاشقان انفاق

 

به نوکری بپذیرم به آستان نجف

به نوکری ات اگرچه ندارم استحقاق

 

به شوکت و عظمت هر چه را دهم نسبت

به تو به غیر خدایی نکرده ام اغراق

 

حدید و فاطر و فرقان و سجده و شعراء

علی ولی خدا غالبٌ علی الاعداء

 

ابوتراب شد آقای خانه کعبه

خداست محو تماشای خانه کعبه

 

به شوق بنت اسد کعبه آمد استقبال

بریز گل به قدمهای خانه کعبه

 

به گوش دل بشنو ذکر یاعلی گل کرد

بلند بر لب بتهای خانه کعبه

 

به کعبه آمدنش روح تازه ای بخشید

علی شده است مسیحای خانه کعبه

 

به عشق حیدر کرار بوده کز اول

نوشته اند الفبای خانه کعبه

 

دمی که حضرت قا‍‍‍ئم به انتقام آید

بایستد چو نبی پای خانه کعبه

 

اذان به اشهد ان علی ولی الله

شنیدنیست ز بالای خانه کعبه

 

کنار کعبه چو با ذوالفقار برخیزد

اساس داعش و وهابیت فرو ریزد

 

علیست عالی و اعلاء و حُبُّهُ میزان

علیست والی و والا و بغضهُ نیران

 

کلام حق همه تفسیر خانوادهء اوست

علی یم و حسنینند لؤلؤ و مرجان

 

الا محب امیر نجف حَنئَ لَک

نسیم دلکش و انهار روضت الرضوان

 

شنیده اید یدالله فوق ایدیهم

علی ید و اسد و وجه خالق سبحان

 

یکی ز دست ،پرورده های او بوذر

یکی ز ماحصل مکتب علی سلمان

 

قسیم جنت و نار است روز رستاخیز

علی بود که به یوم الجزا دهد فرمان

 

بدا به حال شمایی که از علی دورید

سَنَفرُغُ لَکُم آنروز أَیُّهَ الثَقَلان  *

 

علی امیر خلایق علی سفیر خداست

علی حقیقت انکار ناپذیر خداست

 

به استنادِ چنین آفریدن حیدر

خدای ماست خدایی خدای ذوق و هنر

 

لسان اهل سخن در ثنای او الکن

که ماورای زبانهاست ساقی کوثر

 

ز روی خطبهء بی نقطه و الف پیداست

یگانه است علی در خطابه و منبر

 

حقیقت اسدالله را کسی نشناخت

به غیر فاطمه و جز خدا و پیغمبر

 

علیست که زرهش نیمه بود و پشت نداشت

علی برای نبی داشت حکم یک لشگر

 

به هر کجا شب معراج پا نهاد نبی

به چشم دید عیان رد پایی از حیدر

 

علیست مرد دو عالم پدر برای همه

مبارک همگان روز مرد و روز پدر

 

امیر بود و غذا و لباس او ساده

زبان به مدح و ثنایش به لکنت افتاده

 

علی یکی بُوَد و بی نظیر می ماند

همیشه دشمن حیدر حقیر می ماند

 

هزار مرتبه با عشق یا علی گفتن

به ختمِ کامل جوشن کبیر می ماند

 

به حق که عاد من عاداه و وال من والاه

سپر بُود به دعای مجیر می ماند

 

علی بشیر و نذیر و بصیر بوده و هست

علی بشیر و نذیر و بصیر می ماند

 

چه کس چو روبهی از کارزار کرده فرار

علی درون احد مثل شیر می ماند

 

علی به لطف خدایش امیر بوده و هست

و تا قیام قیامت امیر می ماند

 

مسیر سمت خدا خطِّ رد پای علیست

برنده آنکه درون مسیر می ماند

 

قسم به حق که فراتر ز فهم ماست علی

هزار مرتبه شکرش که سهم ماست علی

 

مهدی مقیمی

برگرفته از وبلاگ حسینیه

 

*********************

 

اشعار ولادت حضرت امام علی(ع) – سید نیما نجاری

 

از همان بدو تولد ز همه سر بودی

خب تعارف که نداریم تو بهتر بودی

 

باده نوشان غدیر از نفست حیرانند

تو چه دریای شرابی ؟! تو چه ساغر بودی

 

با نگاهی به تواریخ عرب دانستم

دو سه جا ،جای پیمبر تو پیمبر بودی

 

ذوالفقارست به دستان تو و پیغمبر

آن زمانی که خودت یک تنه لشگر بودی

 

گفت ؛ لا حول ولا قوت الا بالله

اسدالله دمت گرم که محشر بودی

 

اسدالله دمت گرم که غوغا کردی

گرد و خاکی وسط معرکه برپا کردی

 

لا به لای رجزت ذکر جلی خوانده مگر

فاطمه پشت سرت “نادعلی” خوانده مگر

 

قالب شعر بهم خورده و سرگردانم

و مرید تو و از طایفه ی سلمانم

 

مست و بیخود شده از جام بلایم آقا

من مسلمان شده ی دست شمایم آقا

 

کلب زنجیری ام آقا…به بزرگیت ببخش

و غزلخوانی مارا به بزرگیت ببخش

 

من ندانم زکجا و ز چه رو میگویم

“آنچه استاد ازل گفت بگو میگویم” ؛

 

“هاء علی بشر کیف بشر…” یعنی که

“ربه فیه تجلی و ظهر…” یعنی که ؛

 

هنر ذاتی ‘الله’ شدن را داری

دو قدم مانده که جا پای خدا بگذاری

 

یک شبه تا همه ی عرش معلی رفتی

تا ملاقات خدا یکسره بالا رفتی

 

مات و حیرت زده از دیدن تو پیغمبر

نه خدایی، نه بشر، پس تو چه هستی حیدر؟!…

 

تو نظر کرده ی مخصوص خدایی آقا

نقطه ی واسطه ی خلقت مایی آقا

 

پدر خاک! قدمهای تو یادم بوده

خاک نعلین شما در گل “آدم” بوده

 

اینچنین محضرتان شور و شعف را عشق است

راه رفتن وسط صحن نجف را عشق است

 

روبروی حرمت دین و دلم را دادم

دست من نیست اگر سجده کنان افتادم ؛

 

من به پابوسی دربار تو عادت دارم

و به اولاد شما سخت ارادت دارم

 

ای به قربان تو و شور و دم و همهمه ات

جان من خاک کف پای تو و فاطمه ات…

 

شکر از گوشه ی لبهای تو خوردن دارد

و به روح تو قسم…پای تو مردن دارد

 

سید نیما نجاری

 

*********************

 

اشعار ولادت حضرت امام علی(ع) – ایمان کریمی

 

روزی خود را سالها از دار می گیرد

در اصل رزق از حیدر کرار می گیرد

 

داری که با دستان خود آبش دهد عمری

داری که جان از میثم تمّار می گیرد

 

زلف علی، دست علی، خاک کف پاهاش

عیسی شفایش را از این آثار می گیرد

 

ساقی بگو چای نجف را خورده ای یا نه؟

می گیردت می گیردت، بسیار می گیرد

 

عاشق ضریحش را که می گیرد یقین دارد

مستانه دستش را به زلف یار می گیرد

 

نه ذوالفقارش، بلکه تیغ ابروی مولا...

روح از تن هر دشمن قدّار می گیرد

 

هر بار بعد از هر نبردی شخص عزراییل

از چند و چون کشته ها آمار می گیرد

 

حیدر، کسی که درب خیبر کنده است، اما

روزی توانش را در و دیوار می گیرد ...

 

ایمان کریمی

 

*********************

 

اشعار ولادت حضرت امام علی(ع) –  سعید تاج محمدی

 

چه در هيبت، چه در غيرت، چه در عشق اولين هستي

 ميان بهترين اولاد آدم بهترين هستي

 

 جهان عمريست درمانده است در ترديد و شك، اما،

 تو خود علم اليقين، عین اليقين، حق اليقين هستي

 

 من از فتح در خيبر به دستان تو فهميدم

 كه تو دست توانمند خدا در آستين هستي

 

 سر در چاه را باور كنم يا ذوالفقارت را؟

 كه گاهي آنچنان هستي و گاهي اينچنين هستي

 

 بگو از استخوان در گلو، از خار در چشمت

 كه پر از خطبه هاي ناتمام آتشين هستي

 

 بگو چشم نبي روشن؛ بگو چشم حسودان كور،

 براي فاطمه تنها تو در عالم قرين هستي

 

 هلا اي عشق! اي معشوق!‌اي عاشق! هلا اي جان!

تو رويايي ترين مضمون شاعر در زمين هستي

 

 از آن روزي كه چشمم باز شد در گوش من خواندند:

كه «تو» تا لحظه ي آخر «اميرالمؤمنين» هستي

 

 سعید تاج محمدی

 

*********************

 

اشعار ولادت حضرت امام علی(ع) –  محمد جواد شیرازی

 

یا علی گفتم جنونم باز هم بسیار شد

نقطه بودم حب حیدر دور من پرگار شد

 

معصیت کردم ولی هربار دستم را گرفت

اولش ستار شد، بعدش خودش غفار شد

 

بی وفا بودم ولی آقا فقط لطفش رسید

بر گدایی که همیشه بر سرش سربار شد

 

حب جنت، نه... که مقصود اقتدا بر مرتضاست

در دل شب ها اگر عبد علی بیدار شد

 

نام مولا چون محمد رکن آیین من است

پس دو باری نام او هم در اذان تکرار شد

 

حق تعالی خواست تا حیدر مراد ما شود

در قبول هر عمل حب علی معیار شد

 

روی هر برگِ درختی حک شده نام علی

این علی های رُخَم را فاطمه معمار شد

 

ذکر هر مرغی در عالم نام زیبای علی است

هر دم و هر بازدم که خارج از منقار شد

 

دشمنانش هم همه مدح و ثنایش گفته اند

"لافتی إلّا علی..." اصلا مگر انکار شد؟

 

کار هر کس نیست فتح خندق و بدر و حنین

قصه ها دارد اگر که در لقب کرار شد

 

وارث علم نبی و حاکم روز جزا...

...سنجش اعمال و سیفِ حضرت قهار شد

 

یا من أرجوه لکل خیرِ من تنها علی است

باطن اذکار شد، او مخزنُ الاسرار شد

 

من نمی دانم چه سِری دارد ایوان نجف

هر کسی یکبار آمد بعد از آن بیمار شد

 

شد بنا قبرش میان قلب هر کس عاشق است

ای بنازم این حرم را کعبه ی سیار شد

 

محمد جواد شیرازی

 

*********************

 

اشعار ولادت حضرت امام علی(ع) –  محمد جواد شیرازی

 

مستجیرٌ بکم... سلام آقا، ناجی انبیا علی جانم

مهبط الوحی، معدن الرحمه، یا أخَ المصطفیٰ علی جانم

 

مستم و حالت طرب دارم، میل بوسیدن عنب دارم

لائذٌ عائذٌ... به لب دارم، أنتَ کهفُ الوریٰ علی جانم

 

با دلی پر گناه آمده ام، باز هم رو سیاه آمده ام

به امید پناه آمده ام، مَن أتٰکُم نَجیٰ علی جانم

 

عصمة المؤمنین امین الله، شاه اهل یقین امین الله

آبروی همین امین الله، آبروی دعا علی جانم

 

مدح تو بر لسان جبریل است، بین تورات بین انجیل است

بین قرآن سخن به تفصیل است از تو یا مرتضی علی جانم

 

گرچه آلوده ام ولی گفتم، در نجف بی معطلی گفتم

صد و ده بار یاعلی گفتم، ذکر مشکل گشا علی جانم

 

جلوه ی پنج تن شما هستی، قل هو الله من شما هستی

اولین بت شکن شما هستی، قاتلُ الأشقیا علی جانم

 

ای نمایانگر مسیر از چاه، بی تو هر بنده می شود گمراه

نقطه ی تحت باء بسم الله، زوج خیرالنسا علی جانم

 

شاکرم در دلم تو را دارم، بین آب و گلم تو را دارم

گرچه من سائلم تو را دارم، همنشین گدا علی جانم

 

لالم از گفتن ثنای شما، پدر و مادرم فدای شما

هر چه دارم همه برای شما، لَكَ روحی فِدا علی جانم

 

هادیِ راه، سر به راهم کن، تو فقط لحظه ای نگاهم کن

برده ات می شوم سیاهم کن، همدم برده ها علی جانم

 

به قلم میخورم قسم، به کتاب... سائلت را نمی کنی تو جواب

تَرْزُقُ مَنْ تَشَا بِغَیْرِ حِساب، تَرْزُقُ مَنْ تَشا علی جانم

 

محمد جواد شیرازی

برگرفته از وبلاگ حسینیه

 

*********************

 

اشعار ولادت حضرت امام علی(ع) –  محمد قاسمی

 

اگر قرار شود با نگار، سر بشود

خدا كند كه شبم ديرتر سحر بشود

 

اگر چه بی خبری، راحتی به بار آرد

دلی خوش است كه از درد با خبر بشود

 

عوض نمی كنمش با تمام عيش جهان

طواف كعبه ی دل، قسمتم اگر بشود

 

كسی كه نيست گدای امير مُلكِ وجود

زِ هر فقير در عالم فقيرتر بشود

 

می ارزد اينكه كسی از بهشت، درگذرد

به شوق شهر نجف راهی سفر بشود

 

علی ست قاسمُ الارزاق و دست اوست فقط

كه رزق كم بشود يا نه! بيشتر بشود

 

كسی كه قبل همه خلق شد به دست علی

عجيب نيست اگر كه ابوالبشر بشود

 

كسی كه از غضب مرتضی، شنيده فقط

عجيب نيست كه از ترس، محتضر بشود

 

به سنگ، فضّه ی زهراش اگر نگاه كند

بعيد نيست به يكباره كوه زَر بشود

 

برای اوست و لاغير، اينكه در دو جهان

صفات حضرت حق مال يك نفر بشود

 

اگر كه مادر من فاطمه ست پس قطعاً

برای من كه يتيمم، علی پدر بشود

 

هميشه كنيه ی ارباب ما ابوعلی است

هزار بار اگر صاحب پسر بشود

 

علی كه هست خودش مطلع دو تا خورشيد

پس از طلوع ابوالفضل، ابوالقمر بشود

 

نشد به بار شتر حملِ مدح او ممكن

چگونه جاش در اين شعرِ مختصر بشود؟

 

محمد قاسمی

برگرفته از وبلاگ بی پلاک

 

*********************

 

اشعار ولادت حضرت امام علی(ع) –  وحید قاسمی

 

در تن من جان علی ست ، خون به شریان علی ست

هر طپش قلب من ، ذکر علی جان علی ست

 

پتک به غم‌ ها بکوب ، بر دف تقوا بکوب

مست شدی پا بکوب ، مرشد مستان علی ست

 

صاحبِ تیغ دو سر ، خط شکن بی سپر

بی زره ی با جگر ، مرد به قرآن علی ست

 

واژه‌ ی مردی از او ، گشته چه پر آبرو !

شاعر طوسی بگو ، رستم دستان علی ست

 

مذهب تمارها ، مکتب عمارها

نهضت مختارها ، معرکه گردان علی ست

 

شیخ خِرد کیش ها ، لیلی دل ریش ها

حیرت درویش ها ، جذبه‌ی عرفان علی ست

 

کعبه‌ ی انگورها ، مروه‌ ی تنبورها

مشعر این شورها ، رونق ایمان علی ست

 

قرب إلی الله اوست ، غیر علی‌ های و هوست

سرمه‌ ی چشمم شده ، خاک کف پای دوست

 

حق و حقیقت علی ست، راه هدایت علی ست

زینت و زیبنده ی ، نام ولایت علی ست

 

شرزه‌ ی مرحب فکن ، حیدر خیبر شکن

صفدر پولاد تن ، کوه شهامت علی ست

 

میرِ جهانگیرها ، حکمت شمشیرها

دولت تدبیرها ، مرد سیاست علی ست

 

صوفی دل صاف ها ، حضرت اوصاف ها

سید انصاف ها ، روح عدالت علی ست

 

اشهد لوح و دوات ، شعر تو شهد و نبات

حک شده بر کائنات ، رمز سعادت علی ست

 

شأن علیه السلام ، حرمت بین الحرام

دین خدا را دوام ، رکن دیانت علی ست

 

پیر خراباتیان ، خضر سماواتیان

دادرس خاطیان ، باب شفاعت علی ست

 

قرب إلی الله اوست ، غیر علی‌ های و هوست

سرمه‌ ی چشمم شده ، خاک کف پای دوست

 

وحید قاسمی

 

*********************

 

اشعار ولادت حضرت امام علی(ع)

 

ذکر یاحیدر به جانم نور ایمان ریخته

یا علی گفتم که دیدم قلب قرآن ریخته

 

 می برد از ناودان کعبه ام دل بیشتر

آب باران نجف که زیر ایوان ریخته

 

مانده ام با لافتی الا علی جبریل را

از دهان منکرانت چند دندان ریخته

 

تو تعارف کرده ای از خرمای نخلستان خود

بعد دیدم فاطمه در سفره ام نان ریخته

 

مزه‌ی چای نجف بی خود نمی‌چسبد به دل

فاطمه با دست خود باده به این جان ریخته

 

در قیام و در قنوت و در سلام هر شبش

از لب زهرا فقط ذکر علی جان ریخته

 

نخل‌ها و چاه‌ها  ارزانی اهل عراق

اشک هایش را ؛ خدا در آب ایران ریخته

 

از نجف تا کربلا از کربلا تا کاظمن

نقشه‌ی راه مرا شاه خراسان ریخته

 

 اجرا شده توسط حاج منصور ارضی در شب هفدهم رمضان 94

 

*********************

 

اشعار ولادت حضرت امام علی(ع) – قاسم نعمتی

 

میان بزم خراباتیان قراری نیست

به باده نوش كه برهان عقل كاری نیست

 

تمام دلخوشی ما محبت علی است

ز هیچكس بجز آقا امید یاری نیست

 

كلیمِ طور نشین شاهد كلام من است

به پیشگاه علی سجده اختیاری نیست

 

قبولی همه اعمال با ولای علیست

به هر چه طاعت بی حـُبش اعتباری نیست

 

حرام باشد اگر رو به غیر او بزنیم

كریمتر ز علی هیچ سفره داری نیست

 

تمام نسل علی یذهبٌ مِن الـرِّجسند

به شأن و عزت این خاندان تباری نیست

 

مقابل حرمش آسمان كند تعظیم

به جز مقابل او جای خاكساری نیست

 

علی تجلی سبحان ربی الاعلاست

ثواب بردن نامش تبسم زهراست

 

قاسم نعمتی