اشعار سالروز تخریب قبور ائمه بقیع – علی ذوالقدر

 

فرق دارد جلوه اش در ظاهر و معنا حرم

گاه شادی، گاه غم دارد برای ما حرم

 

کل معصومین معز المؤمنین در عالم اند

قبرشان قبله است حالا بی حرم یا با حرم

 

یک حرم در زینبیه یک حرم در شهر قم

یک طرف زائر فراوان یک طرف تنها حرم

 

مرتضی و فاطمه از هر نظر مثل هم اند

هست تنها فرق بین حیدر و زهرا حرم

 

اوج غربت در کدامین داغ معنا می شود

اینکه شاهی از کفن محروم باشد یا حرم؟

 

فکر کن سبط نبی، حتی ندارد سنگ قبر

خادم فرزند او دارد در این دنیا حرم

 

شادی واهی کنید امروز را وهابیون

چون که میسازیم با قتل شما، فردا حرم

 

در مدینه کاخ ها با خاک یکسان می شوند

بعد از آن از دور چون دُر می شود پیدا حرم

 

گاه معنای حرم هرگز ضریح و بقعه نیست

داشت تعبیری دگر در روز عاشورا حرم

 

یک سوی زینب حرم یک سوی دیگر قتلگاه

پیر شد در رفت و آمد های مقتل تا حرم

 

ناله میزد مادری با اشک واویلا حسین

ناله میزد خواهری با اشک واویلا حرم

 

علی ذوالقدر

برگرفته از وبلاگ حسینیه

 

********************

 

اشعار سالروز تخریب قبور ائمه بقیع – محمد حسن بیات لو

 

پر و بالم اگر که وا میشد

غصه از روی سینه پا میشد

 

پرتویی از نگات می آمد

قسمتم باز روشنا میشد

 

مژه های غریبه ام ای کاش

با کف پات آشنا میشد

 

یا که روزی کبوتر قلبم

از روی دست تو هوا میشد

 

همه اش از عنایتت بوده

بر درت منصبم غلامی شد

 

آرزوی همیشه ام این است

در بقیع هم حرم بنا میشد

 

روی هرطاق و گوشه های رواق

وسط صحن پر کنیم چراغ

 

دوست دارم خودی نشان بدهم

همه ی عرش را تکان بدهم

 

در هوای مدینه می خواهم

بال خودم را به آسمان بدهم

 

می روم تا به آستان بقیع

به دلم گر کمی امان بدهم

 

هر چه هم بر نیاید از دستم

می توانم که سایبان بدهم

 

پای آن قبرهای خاکی هم

آخرش عاشقانه جان بدهم

 

میکند یاد روضه های بقیع

به قلم فرصت بیان بدهم

 

یاد ام البنین و مرثیه اش

واحسینای در حسینیه اش

 

محمدحسن بیات لو

برگرفته از سایت حدیث اشک

 

********************

 

اشعار سالروز تخریب قبور ائمه بقیع – سید پوریا هاشمی

 

شبیه این زمین درآسمانها آسمانی نیست

ندارد وسعتی اما به وسع او جهانی نیست

 

بجای گنبد و گلدسته کفترها نما دارند

نشانی ساختند آخر که مانندش نشانی نیست

 

کریمان هرچه که دارند را وقف گدا کردند

نگو اینجا چرا صحن و سرای آنچنانی نیست

 

به اجبار عده ای باب الکرم را روی ما بستند

به در مانده نگاه میزبان و میهمانی نیست

 

مدینه شهر پیغمبر بگو تو لااقل با ما

چرا روی سرخورشیدها پس سایبانی نیست؟

 

نه سینه زن نه یک دسته نه حتی یک حسینیه

همه آماده اشکند اما روضه خوانی نیست

 

به یاد چادرخاکی بقیع امروز خاکی شد

وحالا زائرش جز مادری قامت کمانی نیست

 

همان مادر که آمد کوچه و باقد خم برگشت

بلایی برسرش آمد که آثارش نهانی نیست

 

چنان سیلی برویش زد که حوریه زمین افتاد

صدا زد که حسن درزانویم دیگر توانی نیست

 

سید پوریا هاشمی

اجرا شده توسط حاج منصور ارضی در 20 تیر 95

 

********************

 

اشعار سالروز تخریب قبور ائمه بقیع – محسن ناصحی

 

همیشه خاکی صحن غریب‌ها بد نیست

بقیع، پنجره دارد اگرچه مشهد نیست

 

چه دست‌ها که رسیده‌ست تا بقیع از دور

که قد کشیدن زائر به قامت و قد نیست

 

نه صحن مانده، نه ایوان، نه آینه، نه رواق

اگرچه خاک، دلیل نبود مرقد نیست

 

همیشه حس زیارت حرم نمی‌خواهد

که گاه عرض ارادت به رفت و آمد نیست

 

برای بودن در زیر آفتاب اینجا

میان ماندن و رفتن کسی مردد نیست

 

دعای سوته دلان مستجاب، خواهد شد

در این حرم که اجابت به طاق و  گنبد نیست

 

بقیع، خاکی عشق است پس بگو شاعر

اگر به شوق ضریح آمده، نیاید، نیست

 

محسن ناصحی

برگرفته از وبلاگ حسینیه

 

********************

 

اشعار سالروز تخریب قبور ائمه بقیع – مهدی رحیمی

 

تاکه ذهنم از مدینه مشهدی دیگر بسازد

بهتر است این شهر را از هرکجا بهتر بسازد

 

مثل فتح مکه درتغییر این بارِ مدینه

طرح را احمد بیارد شهر راحیدر بسازد

 

ازحسن دارالکَرَم محراب رابا نام سجاد

بین صحن باقر و صادق دوتا منبر بسازد

 

احتمالا بین صحن فاطمه باگریه حیدر

جای سقّاخانه حوضی بهتراز کوثر بسازد

 

احتمالا از پر جبریل باشد سنگفرشش

کفشداری حرم را هم فقط قنبر بسازد

 

حضرت عباس هم مثل ضریح خویش ای کاش

بارگاهی هم برای حضرت مادر بسازد

 

باید از خرمای نخلستان میثم«سازگاری»؛

هی تناول کرده وازمزّه اش دفتربسازد

 

چون حسینیه بناگردد دراینجا باید این خاک؛

بعد از این باروضه ی سخت علی اکبر بسازد

 

چارتا گنبد، رواق وصحن ها، بااین مضامین؛

یک نفر باید«مدینه شهر پیغمبر»بسازد

 

روضه شداین شعر وقتی در ورودی نخستش؛

ازهمان کوچه علی بانام زهرا در بسازد

 

کاشکی این مرتبه در سمت کوچه بازگردد

کاش حیدر میخ را باضربه ای بی سر بسازد 

 

مهدی رحیمی

برگرفته از وبلاگ حسینیه

 

********************

 

اشعار سالروز تخریب قبور ائمه بقیع – مهدی رحیمی

 

عمریست به شیعیان حسادت دارند

بدجور به یکدگر شباهت دارند

از کوچه و از بقیع دانستم که

اینها به خراب کردن عادت دارند

**

از اینهمه خوب در جهان خوب تری

مرغوب تری اگر که مخروب تری

تاکور شود هر آنکه نتواند دید

بی گنبد و بی ضریح محبوب تری

**

اینها که همیشه جنگ را باخته اند

تخریب کنند گوئیا ساخته اند

زود است که بشنویم درشهر رسول

بین الحرمین راه انداخته‌اند

**

از آنهمه خاک انتخابت کردند

پس منشاء اینهمه ثوابت کردند

گاهی سبب خیر، عدو خواهد شد

آباد شدی چونکه خرابت کردند

 

مهدی رحیمی

 

********************

 

اشعار سالروز تخریب قبور ائمه بقیع

 

«روزی رسد که صحنِ حسن‌ را بنا کنیم

در زیرِ قُبِّه اش همه با هم دعا کنیم»

 

یک گنبدِ بزرگ برای چهار قبر

برپا چو گنبدِ حرمِ سامرا کنیم

 

شکلِ مناره های حرم را موافقی

مثلِ مناره هایِ قشنگِ رضا کنیم؟

 

بالای قبرِ حضرتِ اُمّ‌البنین فقط

شایسته است «خانه‌ی سقّا» به پا کنیم

 

یک پنجره برای حرم جور می کنیم

اَمْراضِ لاعلاج در آن جا دوا کنیم

 

چون مُنْتـهای جود و سخا و کرامت است

انبوهِ زائرانْ همه حاجت‌روا کنیم

 

چون مسجدالنّبی به موازاتِ بابِ بَدْر

بابُ‌الجَمَل برای حرم رو‌به‌را کنیم

 

ذکرِ کتیبه های حرمْ یا‌محمّد و

زهرا، حسین، حیدر و یامجتبی کنیم

.

از بابِ قاسمش به حرم می رویم تا

إذنِ دُخول خوانده و او را صدا کنیم

 

هر سال و ماه و هفته زِ تقویم‌هایمان

روزِ زیارتیِ حسن را جدا کنیم

 

هر کس بخوانَد آیه ی «اِکْمالِ عشق» را

با یک برات راهیِ کرب و بلا کنیم

 

اگر شاعر این شعر را میشناسید لطفا اطلاع دهید