اشعار امام حسین(ع) – مناجات محرمی
شعر وداع با ماه محرم – سید پوریا هاشمی
این سی شبه ازدست ما راضی شدی یا نه؟
ارباب جانم از گدا راضی شدی یا نه؟
سی روز میخواندیم سی شب گریه میکردیم
هم پای تو هم پای زینب گریه میکردیم
روضه به روضه گشتن مارا خودت دیدی
جانم حسین سینه زنهارا خودت دیدی
چه دستهایی که برای دیگ نذری سوخت
این سوختن را دخترت اصلا به ما آموخت
از برکت تو بینوا هم بانوا میشد
هرسفره خالی پر از ظرف غذا میشد
بک ماه گرم نوکری شب تا سحر بودیم
ازعالم و آدم به جزتو بیخبر بودیم
دم را که میدادند نوکرها شنیدن داشت
قل قل زدن های سماورها شنیدن داشت
هرخستگی را باشراب ناب در کردیم
لب را همیشه ما ز چای روضه تر کردیم
تا میکده جز با دوپیمانه نمیرفتیم
در روضه میماندیم ما خانه نمیرفتیم
جارو زدیم و ازقبالش خیرها دیدیم
باگریه فرش روضه را صدبار بوسیدیم
عشق تو حتی حال بدها را خدایی کرد
یک "برمشامم میرسد" مارا خدایی کرد
ازنوکرت خوبی بدی دیدی حلالش کن
از کارهایش گرکه رنجیدی حلالش کن
ما لکه ننگیم خیلی بی کس و کاریم
اما به جان مادرت که دوستت داریم
دردیم ما اما شفا را میدهد زهرا
مزد عزاداری مارا میدهد زهرا
او با قلب ما را با غم تو آشنا کرده
بادستهای بی رمق مارا دعا کرده...
سید پوریا هاشمی
*******************
اشعار امام حسین(ع) – ماه محرم – سید پوریا هاشمی
روی دوش هرکه پرچم رفت عالم را گرفت
سفره داری میکند دستی که پرچم را گرفت
خنده هایش در شلوغی قیامت دیدنی است
هرکسی یک ذره رنگ و بوی این غم را گرفت
آه وقتی میکشیم اینجا تقرب میدهند
گریه کن راحت مقام قرب آدم را گرفت
درد بی درمان مارا روضه رفتن خوب کرد
هرمریضی بود بین روضه مرهم را گرفت
دم کشیدن با دودم اینجا میسر میشود
چای روضه از دم سینه زنان دم را گرفت
حرف حاتم نیست بین خلق حرف هیئت است
نذری ارباب جای رزق حاتم را گرفت
یاحسین ما کلید قفل های بسته است
گریه کن با یا حسینش اسم اعظم را گرفت
غصه دوری ندارم روضه اش هم کربلاست
هرکس آمد امشب اینجا فیض توام را گرفت
صبر زیر گریه زد درآن زمان که خواهری
روی دستان خودش یک جسم درهم را گرفت
سید پوریا هاشمی
*******************
اشعار امام حسین(ع) – ماه محرم _ عماد بهرامی
اگر بناست که ما زیر این علم باشیم
خدا نیاورد آن روز را که کم باشیم
خدا کند که همین دسته جمع بین حرم
کنار حضرت ارباب دور هم باشیم
خدا کند که یکی هم ز جمع کم نشود
دعا کنید همه اربعین حرم باشیم
دمی نشد که ز خون حسین«ع» دم نزنیم
شریک درد و غم اولیای دم باشیم
سلامتیِ مریدان او به بیماریست
سلامتیم اگر مبتلا به غم باشیم
به جرم عشق و جنون نام ما شده مُجرم
به وهن مذهب و افراط متهم باشیم...
چه چیز بهتر ازین است!؟ با گدایی هم
حسین روزیمان کرده محترم باشیم
اگر نشد بشوم شاعرش ، گدا که شدم
نمیشود همه عمّان و محتشم باشیم
چه عیب اینکه امیری عرب نسب داریم
مقدر است که ما ارتش عجم باشیم
ز پیش لرزهء غم، شهر شعر ما لرزید
به زیر زلزله اش تار و پود بم باشیم
عماد بهرامی
برگرفته از کانال حرم شاه
*******************
اشعار امام حسین(ع) – هفتم صفر – علیرضا خاکساری
منت از این خانواده هر کسی بهتر کشید
درد طعنه از زبان این و آن کمتر کشید
تا در این خانه باشم آبرویم میدهند
در به در شد هرکسی که دست از دلبر کشید
باده ی هر ساغری قطعا نمی سازد به من
ساقی من باده را ازچشمه ی کوثر کشید
به خود من بود اگر از روضه غافل میشدم
مادرش روحی فداها کار از این نوکر کشید
باز دارند از حسینیه غنیمت میبرند
هرکه آمد این سیاهی را به چشم تر کشید
فقر یعنی سینه ای خالی از عشق اهل بیت
عاشق ارباب دست از کیسه های زر کشید
جام اشک این دو ماهه دست بی بی زینب است
خوشبحال هر کسی آمد و آن را سر کشید
هم بزرگ و کوچک و هم اوسط اینها علی ست
ذکر هو باید به عشق این همه حیدر کشید
مرغ دل یک بام دارد دو هوا , این روزها
باید از کرببلا سوی مدینه پر کشید
علیرضا خاکساری
*******************
اشعار امام حسین(ع) – ماه محرم – وحید محمدی
زیباترین ترانه ی روی لبم، حسین
نامی که هست علّت تاب و تبم، حسین
من در کلاس هیئت تو درس خوانده ام
شاگرد پا رکاب همین مکتبم حسین
من عهد کرده ام که به پایت بایستم
سرباز لشکر حرم زینبم حسین
گریه برای توست همان اصل دین ما
با این حساب مؤمن این مذهبم حسین
با یاد اربعینِ حرم گریه می کنم
شکر خدا که خادم این موکبم حسین
شیرین ترین عبادت من گریه بر شماست
شیرین ترین عبادت روز و شبم حسین
من را غلام خانه ی زینب حساب کن
نه مقبلم، نه محتشم و حاجَبم حسین
لطفی کن و دوباره به من کربلا بده
رحمی کنید، کرببلا واجبم حسین
تا وقت مرگ نام تو را جار می زنم
زیباترین ترانه ی روی لبم حسین
وحید محمدی
*******************
اشعار امام حسین(ع) – ماه محرم – محمد قاجار
کوچه به کوچه میروم در پی روضه ها حسین
شکر از این در به دری ای شه کربلا حسین
مهر تو در وجود من ذکر تو در سجود من
ولای تو در دل من دل به تو مبتلا حسین
نان تو در سفره من نان من از سفره تو
خرج مرا تو داده ای درد مرا دوا حسین
خیمه تو خانه من خانه من خیمه تو
وای به حال من اگر از تو شوم جدا حسین
خون تو از خون خدا خون خداست خون تو
از تو به جوش آمده خون من و خدا حسین
عشق تو در هر نفسم هر نفسم به عشق تو
ثبت به لوح سینه ها عشق من و شما حسین
نام تو در جان و دلم جان و دلم به نام تو
گشتم اسیر روضه ها بی تو روم کجا حسین
کرببلاست حج من حج مرا قبول کن
مروه تویی منا تویی قبله خدا صفا حسین
محمد قاجار
*******************
اشعار امام حسین(ع) – ماه محرم
خانه ات آباد چه خانه خرابم کرده ای
درمیان سینه زنهایت حسابم کرده ای
اینکه ماهم عاشقت هستیم لطف فاطمه ست
مادرت امضا زده تا انتخابم کرده ای
آدمی بی خیر بودم، خادم هیئت شدم
من گناه محض بودم تو ثوابم کرده ای
یاحسینی گفتم و ایل و تباری مَست شد
ناز شصتت ساقی مستان، شرابم کرده ای
من دعای خیر زینب بودم از روز نخست
که برای گریه گردن مستجابم کرده ای
تو اگر هم قهر باشی باز می خواهی مرا
لال باشد هر کسی گفته جوابم کرده ای
مثل بچه مُردِه ها گریه برایت می کنم
تو مرا از اين جهت مثل ربابم کرده ای
حرف آتش نیست هر وقتی گناهم شد زیاد
تو مرا با خشكى چشمم عذابم کرده ای
اربعين دارد ميايد دست من را هم بگير
اى كه يك عمرى مرا نوكر خطابم كرده اى
آرزو دارم ببینم بعد عمری نوکری
ذره ذره گریه پشت گریه آبم کرده ای
اجرا شده توسط حاج منصور ارضی در شب 25 محرم 95
*******************
اشعار امام حسین(ع) – ماه محرم – حامد جولا زاده
دل داده ایم؛ در پی هر در نمی رویم
حرِ توایم؛ خانه ی دیگر نمی رویم
منبر بدون روضه به دردی نمیخورد
ما بی حسین جانب منبر نمیرویم
وقتی مسیح نوکر این خانواده است
قربانِ غیر آل پیمبر نمیرویم
دستت بگیر این سر قلاده ی مرا
حتی اگر برانی از این در نمیرویم
از این به بعد سنگ مرا هم طلا مکن
دیوانه ی تو ایم پی زر نمیرویم
جایی که تو نباشی یقینا جهنم است
حتی حسین؛ بی تو به محشر نمی رویم
یک یاحسین جنت ما را ردیف کرد
تا روضه هست مجلس دیگر نمیرویم
ما را ببر به کرببلا قول میدهیم
اصلا سراغ روضه اکبر نمیرویم
حامد جولازاده
*******************
اشعار امام حسین(ع) – ماه محرم – سید حسن رستگار
در ماتم تو خرد و کلان گریه میکند
یعنی برای تو همگان گریه میکنند
اصلا برای تشنگی کودکان توست
این ابرها که فصل خزان گریه میکنند
از طفل شیر خواره در آغوش مادران
تا پیرهای مثل کمان گریه میکنند
حی علی العزا که زمین خورد اکبرت
هفت آسمان به بانگ اذان گریه میکنند
روضه رسیده است به معجر ، به خواهرت
مردان شیعه لطمه زنان گریه میکنند
مردان شیعه موی کنان ضجه میزنند
مثل زنان مرده جوان گریه میکنند
از مادران خود به خدا ارث برده اند
اینگونه در نهان و عیان گریه میکنند
عصر است بچه های حرم دور عمه ها
آرام , آستین به دهان گریه میکنند
ناله کنند پاسخشان تازیانه است
بااین وجود در خفقان گریه میکنند
سید حسن رستگار
*******************
اشعار امام حسین(ع) – ماه محرم
گفتم حسین قفل دلم ناگهان شکست
بغض گلوی مأذنه وقت اذان شکست
در راه عشق اَنگ هوس خورد و خُرد شد
پیش همه غرور زلیخا چنان شکست
مجنون که بی محلی لیلا کشید ، گفت:
ظرف مرا فقط جلویِ دیگران شکست
باید که در طریق تو زانویِ ، درس زد
پیش کسی که پیش شما استخوان شکست
قُرب خدا بدون توسل نمی شود
بالا نرفت آن که زد و نردبان شکست
حتی بساط چای شما غُصه می خورد
آن هفته خود به خود دو سه تا استکان شکست
با خطبه اش به کوفه نشان داده خواهرت
زینب نخورده است در این امتحان شکست
در پيش هيچ كس به خدا خم نمى شود
هر قامتى كه محضر اين خاندان شكست
جوری یزید ضربه دستش شتاب داشت
دندان تو که جای خودش ،خیزران شکست
اجرا شده توسط حاج منصور ارضی در شب 22 محرم 95
*******************
اشعار امام حسین(ع) – ماه محرم
در کوچه تو پرچم روضه به سرم خورد
یک کاسه پر خون غمت را جگرم خورد
با ذکر شما تا به خدا اوج گرفتم
در موقع توبه پر فطرس به پرم خورد
هر روضه که رفتم به درش دست کشیدم
دستم ز همان کودکیم خاک حرم خورد
شب سینه زدم صبح شدم اهل مناجات
فیض شب روضه به نماز سحرم خورد
هرگز نرود پشت در خانه اغیار
پایی که به فرش حرم شاه کرم خورد
باید بشود هرپسرش خادم هیئت!
یک عمر فقط نان شمارا پدرم خورد
شش دانگ دلم خورد بنام تو و زینب
وقتی که به شش گوشه ی تو چشم ترم خورد
گفتند دل شیعه حسینیه ی زهراست
ناز قدمش روی دل دربه درم خورد
تقدیر من از روضه تو قامت خم شد
چون غصه ی تنها شدنت را کمرم خورد
اجرا شده توسط حاج منصور ارضی در شب 21 محرم 95
*******************
اشعار امام حسین(ع) – ماه محرم
خاک مسیر کریم سرمه ی چشم گداست
هرکه در این جاده نیست فارغ ازین ماجراست
پرچم مشکی زدیم هیئت ما شد حرم
تا همه روشن شوند روضه حسابش جداست
بزم محبت بیا تا بشناسد تو را
فاطمه با تک تک سینه زنان آشناست
هرکه خدایی شده لطف حسین است و بس
رونق هر مسجدی لطف حسینیه هاست
خانه ی قبرش بهشت! اهل دلی خوب گفت
این همه بزم عزا باعث دفع بلاست
طب و مطب جای خود دلخوش اینها نشو
دور خودت هی نگرد تربت آقا دواست
بسته شده راه حج غصه چرا میخوری
حاجی شش گوشه شو کعبه ما کربلاست
کرببلا خواستی هیچ نشو ناامید
زود به مشهد برو کار بدست رضاست
عرش خلاصه است در صحن شریف حسین
ما که کسی نیستیم زائر قبرش خداست
اجرا شده توسط حاج منصور ارضی در شب 21 محرم 95
*******************
اشعار امام حسین(ع) – ماه محرم – محسن ناصحی
برای روضه نشستیم و روضه خوان آمد
صدا گرفته و غمگین و ناتوان آمد
نشست و گفت سلامٌ علیکَ یا عطشان
سلام حضرت لب تشنه روضه خوان آمد
سلام حضرت شیب الخضیب، مقتلها
نوشته اند چه بر روزگارتان آمد
نوشته اند مقاتل که ظهر روز دهم
چه روضه ها که از این داغ بر زبان آمد
سه سیب را سه هدف را سه تیر کافی بود
سه بار حرمله هربار با کمان آمد
نوشته اند که شاهی ز صدر زین افتاد
اگر غلط نکنم عرش در فغان آمد
نوشته اند مقاتل که عصر عاشورا
بلند مرتبه ای خسته ، نیمه جان آمد
بلند مرتبه شاها ! همین که افتادی
بریده باد زبانم ولی سنان آمد
بلند مرتبه شاها ! همین که افتادی
به قصد حنجره ات شمر همچنان آمد
بلند مرتبه شاها ! همین که افتادی
میان هروله زینب دوان دوان آمد
یکی به دشنه تو را زد یکی به نیزه ولی
یکی به قصد تبرک عصازنان آمد
هنوز داخل گودالی و تنت بر خاک
رسید خولی و در دشت بوی نان آمد
برای بردن انگشتر غنیمتی ات
همین که غائله خوابید ساربان آمد
محسن ناصحی
*******************
اشعار امام حسین(ع) – ماه محرم – حسین قربانچه
دل که میگیرد دوچشم تر به دادم میرسد
در زمان فقر این گوهر به دادم میرسد
وسع کم هرگز برای ما فقیران ننگ نیست
دست من خالی که باشدسربه دادم میرسد
دست بردارید مردم از سر من چون که من
دلبری دارم که او بهتر به دادم میرسد
از شب قدر تو جا ماندم که امروز آمدم
گفتهاند اینجا حسین آخر به دادم میرسد
این کریمی را که من دارم گدایی میکنم
مطمئن هستم که پشت در به دادم میرسد
حیف، آقای به این خوبی کنارم باشد و
فکر این باشم یکی دیگر به دادم میرسد
من سراغ هرکسی رفتم دلم را زد شکست
غالباً این لحظهها مادر به دادم میرسد
فاطمه مِیلش که باشد وضع برمیگردد و
مرتضی با ظرفی از کوثر به دادم میرسد
اعتباری نیست برتقوای من، این لطف توست
لحظهی تشخیص خیروشر به دادم میرسد
پاکها کرب و بلا رفتند و من جا مانده ام
فطرسم امروز، بال و پر به دادم میرسد
حتم دارم قبل حتّى حضرت خیرالنساء
دخترى دردانه در محشر به دادم مى رسد
خواهری دلخسته پرسیدازخودش بالای تل
این برادر زیر این خنجر به دادم میرسد؟
میبرند اینها هر آنچه روی سر دارم ولی
میرسد عباس و با معجر به دادم میرسد
زانوی محمل بلند و دامن من هم بلند
در سفر این وقتها اکبر به دادم میرسد
حسین قربانچه
*******************
اشعار امام حسین(ع) – ماه محرم – محمد فردوسی
شب تا سحر جز نام تو نجوا ندارد
کی گفته که عاشق شب یلدا ندارد؟!
دلداده تنها لذّتش دیدار یار است
وابستگی به لذّت دنیا ندارد
میسوزم و میسازم عمری با فراقت
پروانه جز آتش که جایی را ندارد
هر فصلی از عمرم زمستان است بی تو
دنیای بی تو واقعاَ گرما ندارد
ما را به عنوان «غلامت» می شناسند
بی تو کسی کاری به کار ما ندارد
ای خوش به حال آنکه مثل مهزیارت
جز دیدن تو در سرش رؤیا ندارد
از دیدنت محروم میماند یقیناَ
چشمی که رنگ و بویی از تقوا ندارد
وقتی که جای «بهتر از ما» خیمه ی توست
دیگر برای روسیاهان جا ندارد
تا زنده ام میبینمت یا نه ؟ بگو که
این نوکرت توفیق دارد یا ندارد؟
گر چه بدم امّا تو را میخواهم آقا
مجنون تمنّایی به جز لیلا ندارد
خوشبخت آنکه انتخابش کردهای تو
بدبخت آنکه این لیاقت را ندارد
هر جای هیأت که نشستم فیض بردم
پایین و بالا مجلس آقا ندارد
محمد فردوسی
*******************
اشعار امام حسین(ع) – ماه محرم – رضا رسول زاده
هر کس در این دنیا پی کار حسین است
روز قیامت جزو انصار حسین است
بازار گریه گرم باشد تا که زهرا
در روضه ها اول عزادار حسین است
کرب و بلا رفته خیالش جمع باشد
در روز محشر بین زوار حسین است
هنگام گریه روبروی ماست آقا
طوبی به چشمی که گهربار حسین است
اصلا بدون اشک ، چشم کور بهتر
آن دیده ای خوب است که زار حسین است
شرمنده شد حر ، تا سرافراز جهان شد
قلب پشیمان ، آبرودار حسین است
گودال را با چشم دل صدبار دیدیم
این سینه مقتل های سیار حسین است
سربازهای زینبیه رستگارند
فرمانده ی آنها علمدار حسین است
رضا رسول زاده