اشعار ولادت حضرت امام جواد(ع)
اشعار ولادت حضرت امام جواد(ع) – محمد حسین رحیمیان
ما تا نفس داریم از حیدر بخوانیم
از معجزات دائم این در بخوانیم
این چارده رکعت نماز عاشقی را
رکعت به رکعت تا دم آخر بخوانیم
ما را درین عالم خدا آورده تا که
بدخواه آل الله را کافر بخوانیم
دنیا و محشر در عذاب اندر عذابیم
هر بی سر و پا را اگر دلبر بخوانیم
حالا که رسوایی نصیب ابتران شد
خوب است با هم سوره کوثر بخوانیم
دنیا دوباره عطر زهرا دارد امشب
حال سیه رویان تماشا دارد امشب
امشب ببین دنیا ولیعهد رضا را
دسته گل صدیقه و خیرالنسا را
هر کس غلام خانه ابن الرضا شد
حاتم نماید گوشه ی چشمش گدا را
امکان ندارد رد شود ، هر کس قسم داد
بر جان این آقا ، علی موسی الرضا را
هر بنده ای که شد دلش ابن الرضایی
دارد همیشه پشت سر ، دست خدا را
آن قدر از میخانه ی او خیر دیدیم
آن قدر لطف او خجالت داد مرا
مردم همه دنیاش بر وفق مراد است
هر کس رفیق بی کسی هایش جواد است
ای که تو را پروردگارت داده عزت
نه ساله بودی و شدی صاحب ولایت
ای که به گهواره چو عیسی لب گشودی
عالم به قربانت ، خداوند کرامت
ای یادگار حضرت باب الحوائج !
دیدیم از تو معجزات بی نهایت
دل برده ای از دوستان و دشمنانت
مامون به آقایی تو داده شهادت
از عمر کوتاه تو مردم ، قدر یک قرن
دیدند آقایی ، وفاداری ، محبت
مثل رضا با دشمنت هم مهربانی
امّید اول ، آخر بیچارگانی
دار و ندار حضرت معصومه ای تو
آقا بهار حضرت معصومه ای تو
بعد از علی موسی الرضا در این زمانه
دلدار و یار حضرت معصومه ای تو
گردد علیِ اکبر و زینب تداعی
وقتی کنار حضرت معصومه ای تو
هم حضرت معصومه باشد بی قرارت
هم بی قرار حضرت معصومه ای تو
مانند یک قرص قمر امّید بخشه
شبهای تار حضرت معصومه ای تو
دیدیم که در صحن قم حاجت روا شد
هر کس که ذکرش یا جواد و یا رضا شد
بابا پس از اینکه به گوش تو اذان گفت
از داغ عاشورایی این دودمان گفت
از کربلا ، از تشنگی ، از سربریدن
از کوفه و بی حرمتی بر میهمان گفت
از تشنگی ، از حرمله ، از شرم عباس
از کودک شش ماهه و تیر و کمان گفت
از غصه گهواره خالی اصغر
از خون دل های رباب نیمه جان گفت
من مطئن هستم که ای آقا برایت
نه سال هر جا کرد فرصت ، آن به آن گفت :
بابا همیشه یاد جد سرجدا باش
هر روز و شب گریه کن کرببلا باش
محمد حسین رحیمیان
*******************
اشعار ولادت حضرت امام جواد(ع) – رضا باقریان
در آسمان جود، اختر میدرخشد
بینِ صدف تا هست گوهر، میدرخشد
در دستهای مادرِ شب زنده داری
اولادی از موسیبنجعفر میدرخشد
تا هست این نوزاد در دامان جبریل
هم آسمان، هم عرش، هم پر میدرخشد
در باطن و ظاهر نه فرقی نیست اصلا
در چهرهاش زهرای اطهر میدرخشد
چون تاجِ زرّین بر سرِ فرزند زهرا
عماّمهی سبز پیمبر میدرخشد
این نازدانه کودک شمس الشموس است
کز هر نخِ قنداقهاش زَر میدرخشد
معلوم شد از تیغِ ابرویی که دارد
در هر نگاهش مهرِ حیدر میدرخشد
در کوچهی شهر مدینه خانهای هست
کز مطبخش عالم سراسر میدرخشد
از کودکی بخشنده بودن راهِ او شد
این خانه در جود و سخا گر، میدرخشد
بالاسرِ این خانه ذکرِ (یاجواد) است
میخانهاش اینگونه بهتر میدرخشد
میخانه تا وا میشود بر روی عالم
پیمانه و ساقی و ساغر میدرخشد
از هر بِلادی این کرمخانه هویداست
از دور و از نزدیک، این در میدرخشد
اولادِ موسی در کرم معنا گرفتند
پس تا قیامت لطف مادر میدرخشد
وقت قنوتش از میان دستهایش
بال و پرِ چندین کبوتر میدرخشد
حوضی که دارد در حرم، آبش طَهور است
در قطرههایش آبِ کوثر میدرخشد
وقتی که در سجادهاش غرق نیاز است
شمس جمالش صدبرابر میدرخشد
وقتی نقاب از چهره بر میدارد آقا
از خانهاش تا عرشِ داور میدرخشد
روزِ قیامت گرچه تاریک است، نورِ
شهزاده در صحرای محشر میدرخشد
رضا باقریان
*******************
اشعار ولادت حضرت امام جواد(ع)
دست کریم روزی من را زیاد داد
آبی طلب نکردم و دیدم مراد داد
از خال هاشمی لبش کعبه ساختند
من را حکایت سر زلفش به باد داد
شکر خدا که فاطمه در راه بندگی
کار مرا حواله به خَیرُالعِباد داد
با یا رضا به حلقه این در زدم ولی
دیدم جواب سائل خود را جواد داد
اینجا اگر تمام گداها نظر شدند
احساس میکنند که محتاج تر شدند
نزد کریم تحفه بهتر می آورند
کاسه گلاب ناب، ز قمصر می آورند
مهمانمان کنید بگوییم یا جواد
تا اشک را ز چشمه کوثر می آورند
در کاظمین عریضه نوشتیم دست جمع
دیدیم یا رضا ز حرم در می آورند
آنانکه آشنای همین خانواده اند
کی رو به سوی خانه دیگر می آورند
دارند اگر چه ریزه خور محترم، زیاد
یک استخوان دهند به من، از سرم زیاد
صحرا چقدر صورت لیلا کشیده است
مجنون منم که دیده به دریا کشیده است
توصیف آفتاب بکنم باز ناقص است
مثل پدر درست به زهرا کشیده است
شب تا سحر دعای جوادالائمه است
ما را حساب کرده و بالا کشیده است
میل رسیدنِ دو سه بوسه به مرقدش
عشاق رابه آن سر دنیا کشیده است
باید دخیل بود به دردانه رضا
وقتی قرار شد برسانند کربلا
یک بام دارم و دو هوا غیر این که نیست؟
صحن شماست صحن رضا غیر این که نیست؟
هر چند برده نوکر تو آبروی تو
من منتصب شدم به شما غیر این که نیست؟
از من مگیر گوشه باب الجواد را
حاجات دنیویِ گدا غیر این که نیست؟
آقا خدا گواهه، نه اصلاً خودت گواه
دارم هوای کرببلا غیر این که نیست؟
پس باز هم بیا و جواب مرا بده
پس باز هم بیا و بخر، کربلا بده
جان میکنی به خاک ولی نیست خواهری
جان میکنی ولی نبریده است حنجری
جان میکنی و هلهله ها زجر می دهند
دور و بر تو نیست ولی سوز مادری
جسم تو میبرند غلامان به پشت بام
اما نمی برند به سر نیزه ها سری
جان میکنی به خاک ولیکن نمیرسد
انگشتر و رِدا و عبایت به دیگری
راحت به خاک حجره خود سر گذاشتی
داغ سه ساله و غم معجر نداشتی
اگر شاعر این شعر را میشناسید لطفا اطلاع دهید
*******************
اشعار ولادت حضرت امام جواد(ع) – علیرضا خاکساری
یکی بخیل میشود یکی جواد میشود
یکی مرید میشود یکی مراد میشود
یکی امیر میشود برای سلطنت ولی
یکی تمام عمر عبد خانه زاد میشود
از آن دری بیا که سائلت نشسته پشت آن
بدون تو که کار و بار من کساد میشود
فقیر شد کسی که روز و شب گدایی ات نکرد
کنار توست رزق و روزی ام زیاد میشود
به اعتقاد بنده تا که هست حرز نام تو
دگر کجا کسی دخیل "وان یکاد" میشود
طلایه دار رحمت کثیر و مهربانی است
کسی که از طفولیت رضانژاد میشود
ز برکت نگاه ویژه ی تو است اگر کسی
کمیت و دعبل و فرزدق و فؤاد میشود
به گریه گفتمت که میشود حرم عطا کنی ؟
نگاه ذره پرورت جواب داد میشود
حسین میشوی و حجره ات دوباره شاهد
نزول کاف و ها و یا و عین و صاد میشود
گریز میزنم به کربلا ولی چه سری است
میان روضه ی تو از هلال یاد میشود
بسنده میکنم و بیش از این جلو نمیروم
که حال مادرت ز فرط گریه حاد میشود
علیرضا خاکساری
*******************
اشعار ولادت حضرت امام جواد(ع) – محمد حسین رحیمیان
خوشحال ازین غلامی و عرض ارادتم
همراه با ملائکه مشغول خدمتم
این لطف فاطمه است که داده لیاقتم
عبد علی و آل علی تا قیامتم
من نوکر و محب و فدایی اهل بیت
بیچاره ام بدون گدایی اهل بیت
دارم به سر هوای جگر گوشه رضا
افتاده ام به پای جگر گوشه رضا
ممنونم از عطای جگر گوشه رضا
ای جان من فدای جگر گوشه رضا
عمریست زیر دین جواد الائمه ام
محتاج کاظمین جواد الائمه ام
ای نایب امام رضا، حضرت جواد
یابن الرئوف! شاه وفا! حضرت جواد
پروردگار جود و عطا، حضرت جواد
دریاب روزگار مرا، حضرت جواد
آقا به مهربانی تو دارم اعتقاد
هستی جواد و ابن جواد و اباالجواد
ای سومین محمد این خانه، السلام
ای سائل تو عاقل و دیوانه السلام
ای صاحب کرامت جانانه السلام
عیسی مسیحِ حضرت ریحانه السلام
تو آمدی و دشمن دین ناامید شد
بار دگر امام رضا رو سفید شد
با بودنِ تو عهد وفا سر نیامده
چیزی به جز کرم که به این در نیامده
وصفت به جز رضا ز کسی بر نیامده
مولود از تو با برکت تر نیامده
تنها امام لایق فرزندی رضا!
وصفت کجا و ذهن گنهکار من کجا
در کودکیت پیر زمین و زمان شدی
آقا نهم ستاره این آسمان شدی
امّید آخر همه بیچارگان شدی
بالاتر از توقع ما مهربان شدی
آنانکه خاک بوسی ابن الرضا کنند
باید که خاک را به نظر کیمیا کنند
ای عادت همیشه ی تو ذره پروری
خوب و بدند بر سر کوی تو مشتری
دادی به یاد سائل خود کیمیاگری
حقا که یادگاری موسی بن جعفری
هر کس که برد نام تو حاجت روا شده
درد نگفته در حرم تو دوا شده
ای انتقام کوچه همه آرزوی تو
دل برده از امام رضا خلق و خوی تو
باید گرفت درس برائت ز کوی تو
ای غصه های فاطمه بغض گلوی تو
تو مادری تر از همه ای بعد مجتبی
خیلی عذاب داده تو را داغ کوچه ها
محمد حسین رحیمیان
*******************
اشعار ولادت حضرت امام جواد(ع) – محمد جواد شیرازی
هرکس که تاج مهر تو بر سر ندارد
از سجده ی گمراهی اش سر بر ندارد
سرمایه ی عشق شما راه نجات است
بیچاره هر کس عشق تان در سر ندارد
لازم نکرده که مرا فردا بخوانند
جنت اگر از نامتان سردر ندارد
باب الجوادی مطمئنا هست آن جا
محشر از این در هیچ بالاتر ندارد
گشتم ولی دنیای شیعه از تو آقا
مولود پر خیر و مبارک تر ندارد
کوری چشم دشمنان إبنُ الرضایی
کی گفته سلطانم علی اکبر ندارد؟
دردانه ی سلطان طوسی یا محمد
والیِ ما غیر از شما دلبر ندارد
عطری که از ذکر لبت در شهر پیچید
عود و گلاب و نافه و عنبر ندارد
در کودکی در قله های علم بودی
علم تو را عیسای پیغمبر ندارد
گشتم ولی هم ارزش خاک عبایت
در ارض و در افلاک سرتاسر ندارد
فهمیده ام از نامه ی سلطان، که عالم
کُنْیه نکوتر از اباجعفر ندارد
در کاظمینت هر کسی آمد دلش ماند
راهی بجز این راه تا آخر ندارد
"وَ انْظُرْ إِلَیْنَا نَظْرَهً ..." عیدی همین بس
عالم بجز چشم شما محور ندارد
می دوزد آخر چشم خود را بر دو دستت
مرغی که در وقت پریدن پر ندارد
محشر بفهمد جایگاهِ عصمتت را
هرکس تو را در این جهان باور ندارد
محمد جواد شیرازی
*******************
اشعار ولادت حضرت امام جواد(ع) – محمد حسن بیات لو
نوشت اول شعرش به نام حضرت عشق
و باز میکند امشب زبان به مدحت عشق
کسیکه شعر خودش را نگفته می داند
که هست ازبرکات و وجود ِرحمت عشق
اگرچه قافیه ی شعردست و پا گیر است
شروع میکند این بار هم به زحمت عشق
منی که مثلِ همیشه خراب و حیرانم
منی که گرم سرودن شدم به نیّت عشق
کسی که آمدنش را خدا تبارک گفت
کسی که آمد و شد مُنتهای زینت عشق
ترنّمات ِ لبش آیه هایِ کوثر بود
و داد خاتمه بر افترا و تهمت عشق
عجیب نیست که مولود بی نظیر رضا
شود برای همیشه امام عصمت عشق
سلام بر گل رویش بگو به قصد برات
نثار گل پسر حضرت رضا "صلوات"
شکوهِ بی بدل لطف و مهر و جودی تو
و بانی همه ی خلقت و وجودی تو
تویی نتیجه ی نذر و توسلات پدر
و ربّنایِ قنوت و دم ِ سجودی تو
رسیدی و پدرت اشک شوق میریزد
همینکه خنده نمودی دلش ربودی تو
تو استجابت سبزی به دست های گدا
زلالِ جاری فیضی ؛ شبیه رودی تو
پس از امام حسن سفره های رنگینی
برای مردم بی دست و پا گشودی تو
تو دستگیر همه هستی ای خدای کرم
که هیچ چیز نمی خوای در ازای کرم
منم همیشه مرید درِ تو باب مراد
دوباره قرعه ی فالم به نام تو افتاد
ببخش اینهمه بد کرده ام به جان خودم
نگاه گرم و صمیمی تو به من رو داد
چه قدر حاجت ناگفته را روا کردی
دم تو گرم و شود خانه ی دلت آباد
خوشا به حال گرفتار تو که مانندِ ...
رهایی است-اسیری به دست تو صیاد
هزار مرتبه شکر خدا که سائلم و
کرامت تو مرا در کنار تو جا داد
خلاصه این که منم خاکسار این درگاه
مزن به سینه ی من دست رد-امام جواد
تمام آبروی من به زیر دین شماست
تمام آرزویم صحن کاظمین شماست
محمدحسن بیات لو
*******************
اشعار ولادت حضرت امام جواد(ع) – رضا تاجیک
آنکه هستی به همه هستی ما داده علیست
ما همه مست ولاییم و می و باده علیست
سر به هر جاده نهادیم ته جاده علیست
هدف خلقت ما عشق به اولاد علیست
همه شان باب حوائج همه شان باب مراد
همه شان یا که کریمند و یا اینکه جواد
آمدی تا كه نگاه پدرت تر نشود
تا كه هر بی سر و پا منكر كوثر نشود
تا فراموش كسی آيه ی وانحر نشود
نسل تو چشمه ی عشق است كه ابتر نشود
پشت در پشت همه مظهر اعطينائيد
همه هستید علی و همگی زهرائيد
آمدی و نهمين باب اجابت شده ای
پسر عاطفه و عشق و محبت شده ای
بين گهواره ی خود نور حقيقت شده ای
در همان كودكيت ركن ولايت شده ای
یک نظر کن که فلک در حرکت می آید
از قدمهای تو عطر برکت می آید
آمدی هر طپش دل شده غرق هیجان
شاه شمشاد قدان خسرو شیرین دهنان
که به مژگان شکنی قلب همه صف شکنان
تو عیان تر ز عیانی و چه حاجت به بیان
همه گفتند که جان در گرو جانان است
پسر حضرت سلطان و خودش سلطان است
عشق همراه شما تا دم آخر زنده است
ريشه ی دين خدا از كرمت سرزنده است
نهضت سبز كريمانه ی حيدر زنده است
با شما تا به ابد نام پيمبر زنده است
چقدر نام محمد به شما می آيد
همه گفتند وليعهد رضا می آيد
مُومن بِسِرّکُم، شاهِدِکُم غائِبِکُم
یَسلُکُ سَبیلَکُم، یَکِرُّ فی رَجعَتِکم
وَ تَوَلَّیتُ به اَوَلِکم، آخِرِکُم
اَبغَضَ اللهُ وَ مَن عَدوَّکُم اَبغَضَکُم
یا من ارجوه دهم! عاشق و مجنون توییم
پاسخ جلوه ی این الرجبیون توییم
قد برافراشته کردی علم حکمت را
به قیامت بکشانی دم قد قامت را
به کجا سجده کنم شکر کنم نعمت را
که نگاه تو گشاید گره حاجت را
پدرانم همه گفتند از این باب مراد
ای جواد بن جواد بن جواد بن جواد
باز هم در دل من شوق حرم افتاده است
و ضريحی كه پناه دل هر دلداده است
حس صحنت به همان خوبی گوهرشاد است
هرطرف می نگرم پنجره ي فولاد است
كرم قابل لمست كرم سلطان است
حرمت مثل رواق حرم سلطان است
باز هم آمده ام مثل گدا محتاجم
نا اميد از همه دنیا به شما محتاجم
و تصدق بده در راه خدا محتاجم
به هوای حرم كرببلا محتاجم
باز هم شوق ضريح شه بی سر دارم
باز هم دست به گهواره ی اصغر دارم
رضا تاجیک
*******************
اشعار ولادت حضرت علی اصغر(ع) – حسن کردی
شرح تو درد قلم نمیگیرد
هستی ات را عدم نمیگیرد
دل لبریز از محبت تو
حسرت و درد و غم نمیگیرد
وقت احسان شبیه بارانی
کرم تو به کم نمیگیرد
معجزات علی اصغری ات
تا ابد وقفه هم نمیگیرد
مهربانی ت زندگی بخش است
هیچ پایانی ام نمیگیرد
از کریمان روزگار کسی
جای تو در کرم نمیگیرد
نوکرت در تمام سختی ها
غیر ذکر تو دم نمیگیرد
غصه دار است انکه ماه رجب
از شما یک حرم نمیگیرد
یا من ارجوه من علی اصغر
راحت روح من علی اصغر
لب تو اعتبار زمزم داشت
چشم تو ایه ایه مریم داشت
اخرین سوره ی حسینی تو
و شفاعت فقط تو را کم داشت
ای که فصل الخطاب بودی و
کربلا با تو مهر خاتم داشت
سند غربت پدر با تو
تا همیشه حدیث محکم داشت
مادرت با تو بدو امدنت
ذکر لالایی محرم داشت
نام باب الحوائجي شما
روی هر زخم کهنه مرهم داشت
نام تو استجابت دعوات
بر بلندای نام تو صلوات
با تو راه غدیر خواهد ماند
ذکر نعم الامیر خواهد ماند
با تو در اوج بام مأذنه ها
یا علی یا امیر خواهد ماند
هر که اخر گدای تو نشود
مستمند و فقیر خواهد ماند
هر کسی که نشد گرفتارت
تا همیشه اسیر خواهد ماند
دست های تو کوچک اما پر
کرمت بی نظیر خواهد ماند
نام باب الحوائجی یعنی
دست تو دست گیر خواهد ماند
در بنی هاشم اینچنین بوده
کودکش مثل شیر خواهد ماند
بر ابالفضل و بر علی اصغر
نام ماه منیر خواهد ماند
افتاب حقیقتی مولا
تو جواز شفاعتی مولا
روضه ی کربلا علی اصغر
خون بهایت خدا علی اصغر
گره ای نیست تا که وا نشود
با نگاه شما علی اصغر
رو به معراج میرود روحم
وقت فریاد یا علی اصغر
ذکر امن یجیب مضطر ها
دم مظلومنا علی اصغر
پدر و مادرم به قربانت
جان من رو نما علی اصغر
روی دست پدر رفیع شدی
ناگهان سوختی رضیع شدی
گل عمر تو در خطر باشد
گل چرا دائم السفر باشد
متمایز ترین شهیدانی
حرمت سینه ی پدر باشد
امده عصر روز عاشورا
لب خشک تو جلوه گر باشد
تیر بی رحم حرمله نامرد
از گلوی تو پهن تر باشد
کوفه ای یا هنوز زیر خاک؟
مادرت از تو بی خبر باشد
مادرت بعد داغ لبهایت
دائمأ زخم بر جگر باشد
بیت اخر ستاره میخواهم
کربلایی دوباره میخواهم
حسن کردی